عبدالله
نویسه گردانی:
ʽBDʼLLH
شخصی که کند ذهن است.بی عزضه. دست و پا چُلُفتی.کسی که در باغ نیست. اُسکُل. شاسکول.شوت.بوق.دیر فهم
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ادریس بن ادریس بن عبدالله ادریس بن ادریس بن عبدالله از چند منظر متفاوت، بررسی میشود: ادریس بن ادریس بن عبدالله در حدیث - ادریس بن ادریس بن عبدالله در...
محمد بن حسن معروفی (م. ۴ق)از شاعران ایرانی در قرن چهارم هجری قمری بود. وی امیر عبدالملک بن نوح سامانی و امیر خلف بن احمد سجزی صفاری را مدح گفته است. ا...
ابوحفص عمر بن عبدالله شهاب الدین سهروردی فقیه شافعی، از نامدارترین شیوخ تصوف و موسس سلسلهی سهروردیه و شیخالشیوخ بغداد بوده است[۱] که میان سالهای ۵۴...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.