اجازه ویرایش برای همه اعضا

پاره

نویسه گردانی: PARH
بریده های فلزات که پس از دوره تهاتر و اولین مراحل تکوین اندیشه پول و پیش از پیدایش سکه کوبی یا ضرب سکه کار گرفته می شد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
کوه پاره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) حصه و پاره و لختی از کوه را گویند. (برهان ) (آنندراج ). یک لخت از کوه . (ناظم الاطباء). قسمتی از کوه . حصه ا...
شصت پاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) هریک قسمت از شصت قسمت قرآن در مجلدی که در ختم ها و مجالس ترحیم نهند و هریک از حاضرین یک پاره از آن ...
شکم پاره . [ ش ِ ک َرَ / رِ ] (ص مرکب ) آنکه شکم وی پاره و دریده باشد. || (اِ مرکب ) دارویی که اسفرزه نیز گویند. (ناظم الاطباء). اسپرزه . ا...
چاو پاره . [ رَ ] (اِخ ) نام موضعی از ثغور روم . نام محلی از ثغور روم که زادگاه ابوعبداﷲ صوفی همدانی بوده است . آبادیی از ثغور روم که ابو...
چای پاره . [ رِ] (اِخ ) نام دهستانی است از بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی ، کوهستانی و هوای آن معتدل و مالاریائی است . رودخانه ٔ مهم این د...
چرم پاره . [ چ َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) پاره ای از پوست حیوانات که کفش دوزان و آهنگران روی پا اندازند تا جامه شان چرکین نشود. پوست پاره ای که ...
چوب پاره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) پاره ای چوب . تراشه و قطعه ای از چوب . (ناظم الاطباء). گفتند بر سر آب میروی گفت چوب پاره ای بر آب برود. (تذ...
دهن پاره . [ دَ هَم ْ رَ / رِ ] (ص مرکب ) بدزبان . بی آبرو. بی حیا و شوخ چشم . کسی که جلو زبانش را نمی تواند بگیرد. (فرهنگ لغات عامیانه ).
زرد پاره . [ زَ پا رَ / رِ ] (اِ مرکب ) پاره ای به رنگ زرد. قطعه ای از پارچه به رنگ زرد. || در بیت زیر از خاقانی کنایه از وصله ٔ زردرنگی ...
پاره دوز. [ رَ / رِ ] (نف مرکب ) پینه دوز. لخت دوز. لاخه دوز. پینه گر. وصله گر : ما پادشاه پاره و رشوت نبوده ایم بل پاره دوز خرقه ٔ دلهای پاره ا...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۶ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
محمود حسن آبادی
۱۳۹۰/۰۸/۳۰ Iran
0
0

پاره در این معنی یک شاهد در شاهنامه دارد؛ شاهنامه چاپ مسکو، جلد اول، صفحه ی 58: بیت 128
و گر پاره خواهی روانم تراست/ گروگان کنم جان بدان کت هواست
این سخن فرانک مادر فریدون است به نگهبان مرغزار و گاوپرمایه و ازو می خواهد که فریدون را نگه داری کند و در مقابل به جای پول روان را گروگان خواهد کرد
مصححان چاپ مسکو ضبط باره را انتخاب کرده اند که در اینجا معنی ندارد و پاره را به عنوان نسخه بدل به زیر صفحه برده اند


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.