گعز
نویسه گردانی:
GʽZ
گعز. (گِ. عِ؛ ا. ). زبان گعز، یکی از زبانهای باستانی سامی جنوبی است که در محل کنونی کشورهای اریتره و شمال اتیوپی در شاخ آفریقا گسترش یافتهاست. این زبان پستر به عنوان زبان رسمی پادشاهی اکسوم و دربار شاهنشاهی اتیوپی(حبشه) به کار میرفت.
امروزه زبان گعز تنها به عنوان زبان اصلی که در نیایشهای کلیسای توحیدی ارتودوکس اتیوپی، کلیسای توحیدی ارتودوکس اریتره، کلیسای کاتولیک اتیوپی و نیز در جامعهٔ یهودی فلاشا به کار میرود. اگرچه در اتیوپی (زبان نوین اتیوپی) یا دیگر زبانهای محلی به کار میرود و در اریتره و منطقهٔ تیگرای در تیگرینیای اتیوپی شاید برای موعظه و اندرز (مذهبی) بهکار رود.
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
گاززدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) دندان زدن . دندان فروکردن . فروبردن دندان . بریدن با دندان جزئی از چیزی را برای خوردن : خیار را گاز زدن ، سیب ر...
گاز کهن .[ ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان ، واقع در 60 هزارگزی شمال باختری راور و 10 هزارگزی شمال راه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اشاره به گازی است که از تجزیه شدن بی هوازی مواد آلی به وسیله اندامگان زنده پدید آمده و به عنوان سوخت کاربرد دارد، (به انگلیسی:biogas)
گران گاز. [ گ ِ ] (ص مرکب ) سخت گران فروش . دندان گرد. رجوع به گران فروش شود. || کسی که دندانهای درشت دارد.
گاز گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) به دندان گرفتن . گزیدن ۞ به دندان که به دریدن نرسد. دندان گرفتن . ضَرس ؛ گزیدن . تضریس ؛ گزیدن به ...
چراغ گاز. [ چ َ / چ ِ غ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ چراغی که به نیروی گاز روشن شود. چراغی که ماده ٔ مشتعل کننده ٔ آن گازهای مختلف از قب...
ماران گاز. (اِخ ) دهی از دهستان فعله کری است که در بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 660 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
گاز کربنیک . [ ک َ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) ۞ به انیدرید کربنیک (Co2) ۞ اطلاق میشود که از ترکیب کربُن با اکسیژن بدست می آید گاز کربنیک ...
شبهای محلهها و خیابانهای تهران، در سالهای میانی پادشاهی قاجاریه، تاریک بود و رهگذران ناگزیر بودند که چراغ و فانوس در دست، آمد و شد کنند. تا آنکه د...