لهر
نویسه گردانی:
LHR
دانای کل -عاقل -کسی که زیاد می داند-برادر -وصی -جانشین -همفکر
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
لهر. [ ل َ هََ ] (اِ) میخانه و شراب خانه را گویند. (برهان ). شرابخانه باشد، زیرا له شراب باشد. میکده . || قحبه خانه . (جهانگیری ) (برهان ). صاح...
لهر. [ل ِ هَِ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان دلارستاق بخش لاریجان شهرستان آمل ، واقع در 25هزارگزی شمال رینه . دارای 20 تن سکنه است . (از فرهن...
لِ هِ ر. حریص در گویش کازرونی(ع.ش)