 
        
            در
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        DR
    
							
    
								
        با ضمه ی کوتاه روی حرف دال ؛ مخفف دور مثلا درنما =دور نما
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        گریه  در گلو پیچیدن . [ گ ِرْ ی َ / ی ِ دَ گ َ / گ ِ دَ ] (مص  مرکب ) گریه  در گلو گره  شدن . گلوگیر شدن  گریه . حالتی  است  که  در شدت  گریه  بهم  رس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        گربه  در بغل  داشتن . [ گ ُ ب َ / ب ِ دَ ب َ غ َ ت َ ] (مص  مرکب ) گربه  در انبان  داشتن . کنایه  از مکر و حیله  کردن . (غیاث  اللغات ). فریب  دادن . ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        سر در گریبان  کشیدن . [ س َ دَ گ ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص  مرکب ) عزلت  گرفتن . کنار کشیدن  :  متعرضان  مملکت  و متمردان  دولت  سر در گریبان  عزلت  کشیدند...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        سنگ  در دندان  آمدن . [ س َ دَ دَن ْ م َ دَ ] (مص  مرکب ) کنایه  از رنج  و تشویش  یافتن . (آنندراج ) (از مجموعه ٔ مترادفات  ص  18).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قالب شعر نثر یا شعر منثور برای خودش تعریف دارد و قالب شعر نظم یا شعر منظوم نیز برای خودش تعریف دارد.
در هر دو قالب می توان احساس را بیان کرد لذا فرقش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        در پوستین یا بهپوستین کسی افتادن یا رفتن ؛ بد او گفتن . غیبت او کردن . او را هجا گفتن. در غیاب او بدی وی گفتن. مرطلة. اطاله ٔ لسان: تو نیز اگر بخفتی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نگاهی به حکم موسیقی از منظر کتاب و سنت در این مقاله پس از نگاهی کوتاه به تاریخ موسیقی و مفهوم شناسی آن در لغت و اصطلاح، ادعای برخی از عالمان مبنی بر د...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بند در بند قبا بافتن . [ ب َ دَ ب َ دِ ق َ ت َ ] (مص  مرکب ) کنایه  از بهم  پیوستن  و مجتمع شدن . (آنندراج ) (فرهنگ  فارسی  معین ) : بر سر کوی  تو جمع...