در
نویسه گردانی:
DR
با ضمه ی کوتاه روی حرف دال ؛ مخفف دور مثلا درنما =دور نما
واژه های همانند
۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه
گرگ در پیرهن داشتن . [ گ ُ دَ هََ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از صحبت با ناجنس داشتن . (آنندراج ) : ناسازگاریی هست در خوی گلعذاران کو یوسفی که گ...
ناخن در سینه شکستن . [ خ ُ دَ ن َ / ن ِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) تصرف کردن در مزاج .(بهار عجم ) (آنندراج ). || تحمل آزار کردن . رنج بردن . سخ...
ناخن در دیده ریختن . [ خ ُ دَ دی دَ / دِ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه ازکمال آزار دادن و رنجانیدن . (آنندراج ) : بهله هرگاه کند بر کمرش دست درازر...
ایران سرزمینی است با تنوع فرهنگی، قومی و موسیقایی شگفتآور که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب را در بر گرفته است؛ - از نواهای دلانگیز ترکمنی که با مو...
تاریخ ورزش و برگزاری مسابقات ورزشی در ایران باستان آنطور که باید و شاید روشن و آشکار نیست. زیرا اعمال نابخردانه برخی پادشاهان و اعمال آنها باعث به آتش...
از این سه واژه، یک واژه ی (جنس) آن عربی است و پارسی جایگزین هر سه واژه این است:
نیات مَئیسون (سنسکریت: نییَتَ مَئیسونا)
نگاه کنید به: ناتوان در آمیزش جنسی
در جبهه غرب خبری نیست (به انگلیسی: All Quiet on the Western Front) فیلمی محصول شرکت آمریکایی یونیورسال پیکچرز و به کارگردانی لوئیس مایلستون است که بر ...
جان در تن کسی کردن . [ دَ ت َ ن ِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از زندگانی دادن . (بهار عجم ) (آنندراج ) : میکند جان در تن امید لعل باده نوش ...
حرف در کار کسی کردن . [ ح َ دَ کا رِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اعتراض کردن . انگشت بر چیزی نهادن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 45).