 
        
            خان
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴAN
    
							
    
								
        خان (صورت قدیم خاقان) واژهٔ ترکی مغولی به معنای رئیس قوم است که به سران قبائل ترک و مغول و بعدها ایرانی و همچنین برخی ملاکین و اربابان که دارای موقعیت خاص قومی بودند، اطلاق میشدهاست.
عنوانهای مشابه در کشورهای اروپایی [ویرایش]
ایتالیا و اسپانیا: دن
بریتانیا: سر
فرانسه: کنت
خانهای ایران [ویرایش]
خانهای استان گیلان
خوانین لرستان
منابع [ویرایش]
خان در لغتنامه دهخدا
	این یک نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
ردههای صفحه: پادشاهیفئودالیسمرئیسهای دولتدرجات نظامیلقبهاوامواژههای ترکیلقبهای پادشاهی
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خان کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی  است  از بخش  نمین  شهرستان  اردبیل  به  آستارا. ناحیه ای  است  واقع در جلگه  با آب  و هوای  معتدل  و دارای  297 تن  سکن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  آختاچی  بخش  حومه ٔ شهرستان مهاباد. واقع در 40 هزارگزی  شمال  خاوری  مهاباد و 3 هزارگزی  باختر شوسه ٔ ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی  است  جزءدهستان  گرمادوز بخش  کلیبر شهرستان  اهر. واقع در 33 هزارگزی  شمال  کلیبر و 33 هزارگزی  شوسه ٔ اهر به  کلیبر. نا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان کندی . [ ک َ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  مشکین  باختری  بخش  مرکزی  شهرستان  خیاو. واقع در 18 هزارگزی  جنوب  باختری  خیاو و 1 هزارگزی  شوسه ٔ خیا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان غرده . [غ َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ تابستانی . (فرهنگ  شعوری  ج 1 ص 379) (ناظم  الاطباء). رجوع  به  «خان غرد» شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان قتلغ. [ ق ُ ل ُ ] (اِخ ) ملقب  به  مخدومشاه  دختر قطب الدین  شاه جهان  از سلسله ٔ قراختائیان  کرمان  است   ۞ . پسرش  جلال الدین  ابوالفوارس  شاه ش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان سعید. [ س َ ] (اِخ ) نام  یکی  از پسران  «امیر حسن بن  امیرمسلا» است . وی  در اختلاف  دفعه ٔ ثانی  بین  امیرتیمور گورکان  و امیرحسین  با یکی  از ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان نشین . [ ن ِ ] (اِخ ) قلعه ای  است  بفاصله ٔ 3500 گزی در شمال  غرب  قریه ٔ گل آباد. واقع در علاقه ٔ حکومت  درجه ٔ اول  گرمسیر مربوط به  حکومت  اعل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) قریه ای  است  بفاصله ٔ 12500 گزی  در شمال  شرق  قلعه ٔ سپین بولدک  مربوط بولایت  قندهار، واقع بین  66 درجه  و 31 د...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  انگوت  بخش  گرمی  شهرستان  اردبیل ، واقع در 25 هزارگزی  شمال  گرمی  و 5 هزارگزی  شوسه ٔ گرمی ...