خان
نویسه گردانی:
ḴAN
خان. میخانه و رستوران و شراب فروشی و خوری. میخانه و جایی که شراب میفروشند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۶۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
ایناق خان . (اِخ ) از خوانین و رؤسای ایل زند که کریم خان زند و برادرش صادق خان زند فرزندان او بودند. بعد از مرگ ایناق زنش که مادر کریم خا...
بجدن خان . [ ب ُ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان خواشید ششتمد سبزوار در 37 هزارگزی جنوب ششتمد سکنه ٔ آن 985تن ، آب آن از قنات ، محصول آن غلات ، پن...
اسحاق خان . [ اِ] (اِخ ) وی از اواسطالناس ایل قرائی و پدر او که درملازمت یک تن از رؤسای طایفه ٔ قراتاتار [ قراتاتار طایفه ای بودند که از ت...
اسلام خان . [ اِ ] (اِخ ) سلطان شه لودی . در ایام خضرخان اسلام خان خطاب داشت ، از امرای عهد سلطان ابراهیم لودی و همایون شاه . رجوع بفهرست ت...
اسلمش خان . [ ] (اِخ ) وی مهردار ذوالقدر ۞ بود و در محاربه ٔ شاهزاده ٔ حمزه میرزا (990 هَ . ق .) با امرای تکلو شرکت داشت . (سبک شناسی ج 3 ص 2...
اکتای خان . [ اُ ک ُ ] (اِخ ) اگتای قاآن . رجوع به اگتای قاآن شود.
الجنک خان . [ ] (اِخ ) لقب قبل خان بن تومنه خان از خانان ترکستان جد سوم چنگیزخان ، که پس از مرگ تومنه خان بر تخت خانی نشست ، وی رعیت پرو...
النجه خان . [ اَ ل َ ج َ ] (اِخ ) ابن کیوک خان بن دیب باقوی بن المجنه خان بن ترک . از پادشاهان قدیم ترک که پدر دو پسر بنام تاتار و مغول بود...
بهادر خان واپسین حاکم ایلخانی مغول و بانی اقداماتی در حرمین بود. فهرست مندرجات ۱ - شرح حال اجمالی ۲ - معنای بهادر ۳ - دوران حکومت ۳.۱ - قتل رشید الدین...
خان به بین . [ ب ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهات فندرسک استرآباد است . (از رابینو در سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد بخش انگلیسی ص 82 و 128).