حدیث
نویسه گردانی:
ḤDYṮ
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
هیوال (کردی: هه وال)
سورون (اوستایی: سورون وَنت)
اَیوچیت (سنسکریت: اَیوچیتَ، اَیوچیتیا)
آمْنیا (سنسکریت: آمنایا)
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
حدیث کسا. [ ح َ ث ِ ک ِ ] (اِخ ) در خبر است که روزی حسنین و فاطمه علیهم السلام گلیمی بر خود پوشیده داشتند و امیرالمؤمنین علی علیه السلام چ...
حدیث کنان . [ ح َ ک ُ ] (نف مرکب ،ق مرکب ) در حال حدیث کردن : مشعلها افروخته بودند و حدیث کنان میراندند. (تاریخ بیهقی ص 151).
صاحب حدیث . [ ح ِ ح َ ] (ص مرکب ) آنکه حدیث داند. محدث : موفق امام صاحب حدیثان و همه ٔ اعیان گفتند صواب جز این نیست که اگر جز این کرده ...
حدیث قدسی کلامی است که به باور مسلمانان از سوی خدا بدون به چالش طلبیدن ناباوران (تحدی) و بدون غرض اعجاز به پیامبر وحی شدهاست.[۲]
کنار آیات قرآنی و ا...
حدیث نفس . [ ح َ ث ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ با خویشتن گفتن . سخن با خویش گفتن . به خود گفتن . تزکین .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
حدیث نبوی . [ ح َ ث ِ ن َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حدیثی که از پیغمبر روایت شود. در مقابل حدیث الهی و حدیث قدسی . در مقابل احادیث غیرن...
غریب حدیث . [ غ َ ب ِ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به غریب الحدیث شود.
حدیث معضل . [ ح َ ث ِ م ُ ض َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از دوازده قسم حدیث ضعیف است . رجوع به حدیث شود.