اجازه ویرایش برای همه اعضا

حدیث

نویسه گردانی: ḤDYṮ
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
هیوال (کردی: هه وال)
سورون (اوستایی: سورون وَنت)
اَیوچیت (سنسکریت: اَیوچیتَ، اَیوچیتیا)
آمْنیا (سنسکریت: آمنایا)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
حدیث . [ ح َ ] (ع ص ، اِ) نو. جدید. تازه . مقابل قدیم : ابواب خزائن قدیم و حدیث فرمود تا گشاده کردند. (جهانگشای جوینی ). || چیز نو. چيزی ...
حدیث . [ ح ِدْ دی ] (ع ص ) پرسخن . بسیارسخن . (منتهی الارب ). بسیارحدیث . || خوش سخن . (منتهی الارب ).
حدیث . [ ح ُ دَ ] (اِخ ) نام مادر امام ابومحمد حسن بن الهادی است . و او ام ولد بود.
حدیثhadis معنی ۱. سخنی که از پیغمبر اسلام و ائمه نقل شده است. ۲. سخن؛ کلام. ۳. [قدیمی] داستان؛ حکایت. ۴. (فلسفه) = حادث ۵. (صفت) [قدیمی] نو؛ تازه؛ جدی...
خوش حدیث . [ خوَش ْ / خُش ْ ح َ ] (اِ مرکب ) حدیث خوش . حدیث خوب . حدیث نیکو : هست شعر آن خوش حدیثی کاستماعش کرده اندهم نبی و هم ولی و هم ا...
حدیث سر. [ ح َ ث ِ س ِرر ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دعای سِرّ. ادعیه ٔ سِرّ. احادیث قدسیه . احادیث الهیه . اسرارالوحی . رجوع به اقسام حدیث شو...
حدیث فرد. [ ح َ ث ِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از سیزده قسم حدیثهای صحیح و حسن است . رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و حدیث شود.
حدیث شاذ. [ ح َ ث ِ شاذذ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از دوازده قسم حدیث ضعیف است . رجوع به حدیث شود.
حدیث السن . [ ح َ ثُس ْ س ِن ن ] (ع ص مرکب ) نوجوان . تازه جوان . مرد جوان .
حدیث حسن . [ ح َ ث ِ ح َ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از اقسام حدیث نبوی است که آنچه پیغمبر بزبان مبارک ارشاد فرموده به صحت روایات ...
« قبلی صفحه ۱ از ۶ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
مهرداد وحدتی دانشمند
۱۴۰۱/۰۹/۱۲
0
0

دوست گرامی نادیده و ناشناخته. ایران دوستی و ایران خواهی و سره نویسی را عیبی نیست. فقط غافل نشویم آنها که عرب و عجم و ترک و فارس را بهر تفرقه عَلَم کرده تشویق اختلاف و دوئیت و تفرقه می کنند خود حدود بیش از پنج هزار واژه اصیل آنگلوساکسون در زبان خویش ندارند و بقیه وام از دیگر زبان های اروپائی و الخ. است. جاش باشه لاف می زنند غنای زبان انگلیسی که پر واژه ترین زبان جهان است و بیش از یک میلیون واژه دارد از همین وام واژه های زبان های دیگر است. باید همه ملت های منطقه با هم و مکمل زبان و آداب و ادب و فرهنگ های یکدیگر باشیم. یدالله مع الجماعة. واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقو. بر حافظ خرده گرفته اند مصرع "اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها" را از غافل نادان زن باره شرابخواره ای چون یزید بن معاویه ملعون گرفته و سرلوحه دیوان قدسی خود کرده. پاسخ این بوده: گوهری در دهن سگی بینی. گیری و شوئی و زیب و زیور دفتر خود کنی. مهرداد وحدتی دانشمند


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.