اجازه ویرایش برای همه اعضا

پیش بینی آینده ایران از زبان فردوسی

نویسه گردانی: PYŠ BYNY ʼAYNDH ʼYRʼN ʼZ ZBAN FRDWSY

در نامه ای که رستم فرخزداد سردار سپاه ایران در جنگ قادسیه به برادرش می نویسد، پیش بینی می کند که اگر ایران از اعراب شکست بخورد، آینده ی ایران چنین خواهد بود که فردوسی آن را بسیار زیبا نوشته است:
چـو بـا تـخت، مـنبـر بـرابــر شود،ـــــــــــ همه نــــام، بـوبکر و عـمَر شـود
تــبــه گـــردد آن رنــج‌هــای درازـــــــــــ شـود نــاســزا شـاه گـردن فـراز
چـو روز انـدر آیـــد بـــه روز دراز،ــــــــــــ نـشیــب دراز اسـت پــیش فـراز
از ایـــرانی و تــرک و از تــازیــان ــــــــــــــ نژادی پـــدیـــد آیـد انــدر میان
نــه ایــران؛ نـه ترک و نـه تازی بودـــــــــــــ سخن¬ها بـه کــردار، بــازی بـــود
بـرنـجـد یـكـی دیــگـری بـرخـوردــــــــــــــ بـه داد و بـه بـخشش کسی ننگرد
ز پـیـمـان بــگــردنــد و از راسـتــی ـــــــــــــــ گرامـی شـود کـژی و کـاستی
کشــاورز و جــنـگی شـود بـی‌هـنـر ـــــــــــــــ نـژاد و گـهـر کـم‌تـر آید به بـر
ربــایـد هــمـی این از آن آن از این ــــــــــــــ ز نفـریــن نـدانـنــد بــاز آفرین
نــهــان بـــدتــر از آشـکـارا شـــود ـــــــــــــــ دل شـاه‌شان سنـگ خـارا شــود
بــد انـدیـش گـردد پـسر بــر پـــدر ـــــــــــــــ پدر همـچنین بـر پـسر چــاره‌گـر
شــود بــنــده‌ی بــی‌هـنـر شـهریــار ـــــــــــــــ نــژاد و بـزرگــی نیـایـد بـه کـار
بـــه گــیتـی کـسی را نـمـانــد وفــا ـــــــــــــ روان و زبـان‌هـا شـود پــر جــفـا
چـنـان فـاش گـردد غم و رنج و شور ـــــــــــــ که شادی بـه هـنگام بهـرام گـور
نــیـایــد بـــهــار از زمــستـان پـدیـد ـــــــــــــــ نـــیارنـــد هــنگــام رامـش نـبـیـد
نه جشن و نه رامش نه کوشش نه کام ـــــــــــــــ هـمـه تـنبل و چــــــاره و ســاز دام
پــدر بـــا پــسـر کـیـن سـیــم آورد ــــــــــــــــ خورش کشک و پوشش گلیم آورد
زیـــان کـسـان از پی سـود خـویـش، ــــــــــــــــ بــجــویــنـد و دیـن اندر آرند پیش
بـــریــزنــد خــون از پــی خـواسـتـه ـــــــــــــــ شــود روزگــار مـهــان کــاســتــه
چــــو بـسـیار از ایـن داسـتان بگذرد، ــــــــــــــ کـسـی سـوی آزادگی نــنــگـــرد

تخت: سیاست
منبر: دین
ترک: ترکان غزنوی
چاره: نیرنگ. چاره گر: نیرنگ باز
رامش: جشن، شادی. فردوسی می گوید با رفتن شادی، کار و نو آوری هم از میان می رود و چون با آمدن فرهنگ عزاداری، شور کاری نابود می شود، همه تنبل می شوند و تنبلی هم به دنبال خود نیرنگ بازی می آورد.
نَبید: شراب.
سیم: پول.
مهان: بزرگان. نخبگان.

واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
محمد
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
2
19

بسیار عالی ممنونم از این سایت خوبتون

ناشناس
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
55
19

سلام مطلب جالبی بود ولی باید بدانید که سپاه ایران بدلیل بی انگیزگی که به خاطر عملکرد ظالمانه و جور و ستم شاهان ساسانی همانانی که رستم فرخزاد از تاج و تخت و کیان آنان دفاع میکرد شکست خورد. سیستم طبقاتی ظالمانه پادشاهان ساسانی ظلم و جور همراه و همزمان پادشاهان و موبدان(ر وحانیان)زرتشتی و نادیده گرفته شدن مردم عادی جامعه و توجه تنها به درباریان و اشراف و شاهزادگان و روحانیان زرتشتی ایران را به شکست کشاند زیرا این رفتارها و اقدامات ایران و ایرانی آن زمان را از درون پوسانده بود و انگیزه ها را در مردم از بین بره بود. ضمنا باید توجه داشت که روندهای روزگار و تاریخ خود را تحمیل می کنند و اگر تدابیر به موقع اندیشیده نشوند همه چیز تغییر میکند و هیچ کس قادر به جلو گیری از آن نیست. ضمنا اگر عادلانه قضاوت شود و تاریخ نه یک جانبه بلکه همه جانبه بررسی شود دست آوردهای اسلام برای ایران به جز در بخش های کوچکی که بد بوده بسیار ارزشمند بوده است. این را هم پژوهشگران غربی و هم ایرانی معتقدند.

ناشناس
۱۳۹۶/۰۴/۱۶
71
13

مگه فردوسی نگفته زترک و تازی. نژادی اید برون که کند کار پدران خود را نگون و ریشه خود را ناسزا گوید

ناشناس
۱۳۹۹/۰۵/۱۶
3
8

موضوع این نیست که چرا ایران شکست خورد هر دلیلی میخواد داشته باشه دیگر گذشته وخیلی امپراتوری های دیگر هم همین سرنوشت را داشتند اما چیزی که هنوز بسیار اهمیت دارند این است که لطفا حضرات بفرمایند اعراب به چه دلیل به ایران و مصر و اسپانیا حمله کردند؟ تجاوز برای توسعه اسلام بود؟ آیا هنوز فرصت برای ما مسلمانها برای حمله و تجاوز به دیگران هست؟ به همسایه هم که مسلمان نباشه میشه حمله کرد؟


پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
16
36

دوست عزیز سعی نکن با زبان چرب، اینطور القا کنی که اسلام برای ما خوب بوده. تاریخ رو که بخونی ، اونم از نوع تحریف نشوه اسلامیش ، با حقایق آشنا میشی. اتفاقا به دلیل خیانت مزدکیان و مانویان در زمان انوشیروان ساسانی بود که در طی سالیان حکومت ساسانیان، ضعیف شد در برابر اعراب پیرو سعد ابی وقاث. اتفاقا مانویان و مزدکیان حامیان موبدان و روحانیان و طرفدار حکومت دینی بودند و برای همین ساسانیان انان رو سرکوب کردند ، چون تفکراتشون و روش مملکت داری مدنظرشون، همون سیستم حکومت دینی بوده که الان داریم میکشیم ازش. در حدود سال 600 قبل از میلاد، سال عام الفیل، سال تولد پیامبر بود که سپاه ابرهه حبشی به مکه یورش برد و نتوانست فتح کنه و لذا یمن رو گرفت. ساسانیان ، اون مزدکیان زبون نفهم رو تبعید کردند یمن تا بر سپاه ابرهه پیروز شدند و همونجا موندند که طی 40 سال تا مبعوث شدن پیغمبر، تلاشهای زیادی برای ترویج دین در اعراب و تاثیر بر اعراب و نهایتا مسلمان شدن خودشون و اعراب گذاشتن و نهایتا با جنگهای مختلف و در نهایت در جنگ قادسیه،به عنوان ستون پنجم و منافقین به ایران، به اعراب یاری فراوان رسوندند؛ ایران سقوط کرد

پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
7
28

اینم یک منبع برای صحبتهای بنده که میتونید کامل مطالعه کنید : http://naghd-kadeh1234.blogfa.com/post/3 نقش مزدکیان در براندازی حکومت ساسانی و تاثیر ان بر دین اسلام تاکنون دلایل گوناگونی پیرامون فروپاشی ایران ساسانی گفته شده است اماچندی پیش یکی از دوستان تاریخ پ‍‍زوه وپ‍وهشگر در تاریخ وفرهنگ ایران کتابی از محقق جوان سورنا فیروزی تحت عنوان"فروپاشی ساسانیان ازنگاهی دیگر نقش مزدکیان در براندازی حکومت ساسانی" بهم معرفی کرد که بیش از موضوع اصلی کتاب اشاره هایی که به تاثیر ایین مزدکی در دین و تاریخ اسلام داشت برایم جالب بود که در پی می اورم: چکیده کتاب: با روی کارامدن اردشیر بابکان وانتقال قدرت از اشکانیان به ساسانیان برعکس سیاست غیر مذهبی وتساهل وتسامح اشکانیان که از دیرباز و از زمان کوروش بزرگ در ایران باب بود اندیشه مذهبی به ساختار دیوانی ایران باز شدو ایین زرتشتی دین رسمی کشور شد. اما با روی کار امدن شاپور ذوالاکتاف سیاست تساهل وتسامح به ایران بازگشت ودر دوره او شخصی چون مانی توانست ایینی غیر از دین زرتشت را ازادانه ترویج کند. از وی‍‍زگیهای ایین مانی گری به موارد زیر می توان اشاره کر

پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
4
13

زمان میان فرمانروایی نرسی تا برآمدن مزدک به روزگار قباد: در این بازه زمانی سیاست های دربار ایران گاه بسیار دینی میشده وگاهی نیز همراه با نرمش وبه دور از ملاحظات دین محوری بوده است. اردشیر دوم بسیاری از روحانیون را کشت و شاپورسوم بهرام چهارم و یزدگرد یکم نیز که با دگر اندیشان مذهبی نرم وبا اندیشه های روحانیون مخالف بودند هر یک دچار سرنوشت هولناک و مرگ های مشکوکی شدند که دست های شت پرده روحانیون ره نشان می دهد.باروی کار آمدت قباد فرصتی نوین برای پیدایش اندیشه ای نو پدید آمد. جنبش مزدک: مزدک زیر تاثیرات وتعالیم "بوندوس" که یک "مانوی" بود اندیشه های خود را با درونمایه های اشتراکی بودن زنان و اشتراکی بودن دارایی ها رایج ساخت.اندیشه های مزدک برآمده از آموزه های مانی بود. مزدک درسال دهم فرمانروایی قباد باورهای خود را به دربا روشن ساخت وپیروان فراوانی یافت. برپایی یک نشست گفتگو میان موبد(هرمزدآفرید و مهرآذر) و مزدک و پیروزی منطق موبد باعث به زندان افکندن و کشتن مزدک ودستگیری و از میان برداشتن هشتادهزار تا صدهزار مزدکی به دست خسرویکم(انوشیروان)شد. واینجا بودکه خیل عظیمی از پی

پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
4
11

باز سازی نابسامانی ها: انوشیروان که به "عادل" نامور بود ریشه دست درازی روحانیان را برانداخت وآسایش شایانی به ملت ایران برگرداند. زیر پوشش مالی گرفتن زنان بی شوهر و تنگدست-فرزندانی که به علت قانون اشتراکزنان به دوره مزدکیان هویت پدران ودر نتیجه دودمانشان ناشناس مانده بود-کمک مالی به نابینایان-شوهر دادن دختران بی نوا- برداشتن مالیات از دوش زنان وافراد نابالغ وبزرگسالان بالای پنجاه سال-اصلاح سامانه گردآوری مالیات بر پایه تناسب با درآمد افراد و... انوشیروان همچنین مسیحیان را در جایگاه های دولتی استخدام کرد و به آنها پروانه یک انجمن را داد. اوهمچنین از دانشمندان پناهنده آتنی پذیرایی کرد وبه آنها سامان داد. در روزگار ساسانی دانش آموختن برای همگان آزاد بود.آزادبودن دانش در ایران ساسانی را میتوان از از پذیرش "حارث بن کلده" اهل طایف دربخش پزشکی دانشگاه گندی شاپور ودرس آموزی وی درآنجا به روشنی یافت.(مختصر تاریخ الدول ۱۲۳) صدور ناخودآگاه اندیشه مزدکی به شبه جزیره عربستان: سپاه حبشه به رهبری ابرهه معروف به یمن و مکه یورش می برد فرماندار یمن از انوشیروان مددخواهی می کند انوشیروان به پ

پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
3
9

آغاز دسیسه: پرویز (خسرو دوم) خسروپرویز به امپراتوری روم خاوری اعلان جنگ داده و سپاه غرب با یاری احتمالی سپاه جنوب ایران، تا پشت دروازه‌های تختگاه رومیان «کنستانتینپل (قسطنطنیه)» پیش رفته است. مصر دگربار بخشی از ایران شده و تمامی آسیای کوچک به ایران بازگشته است. در سال 602م.، «خسرو دوم» با بهانۀ کین‌خواهی خون «موریس» از جانشین غصبی وی «فوکاس»، و به احتمال فراوان با هدف درونی بازپس‌گیری مرزهای پیشین فرمانروایی گذشتۀ ایران، که از زمان شاپور دوم بر آن پافشاری می‌شد، یورشی تمام‌عیار را به رومیان آورد. «رمیوزان» که سوریه و اورشلیم را گرفت، «شاهین» فرماندۀ اصلی سپاه باختری که مصر و اسکندریه و نوبیه (اتیوپی) را گرفت، فرخان شهربراز که تا پشت کنستانتینپل پیش رفت. این پیروزی‌ها باعث شادی مردم مکه، به ویژه گروه قریش شده بود. تا بدانجا که ایشان (قریشیان) در برابر دگراندیشان شهر (مزدکی‌شدگان آن روزگار و مسلمانان آینده)، از این رخدادها با عنوان «پیروزی برادران پارسی ما» یاد می‌کردند. در سال 618م.، در برابر شادمانی‌های حاکمان و گروه‌هایی از مکّیان (قریش)، در میان مخالفان آنان (مسلمانان) وعدۀ پیروز

ناشناس
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
3
4

سرانجام لشگری ایرانی - عرب از سوی خسرو به نبرد با قبیلۀ بنی‌شیبان که به پیشتیبانی نعمان بر خواسته بودند، رفت و شکست خورد. مدینه (بر خلاف قریش مکه) از این پیروزی بسیار شاد شد. به این هنگام، درون زندان‌های خسرو، سی و شش هزار تن به سر می‌بردند. اینان کسانی
بودند که باعث بی‌نتیجه شدن جنگ‌های خسرو با روم شده بودند. اینکه تا چه میزان درون آن‌ها، دگراندیشان نیز حضور داشته‌اند، از رخدادهای سپسین درمی‌یابیم. کودتایی یک‌شبه رخ می‌دهد و در گذر آن، خسرو دستگیر و شیرویه (پسرش) به فرمانروایی رسانیده می‌شود. تمامی زندانیان
شهر دربند خسرو در «بهر سیر» (مجموعه‌ای از دگراندیشان که بیشینۀ آنان در آن دوره، مزدکی بوده‌اند) آزاد می‌شوند. خسرو در باغ کاخ خود بازداشت می‌شود. شیرویه سه روز از همۀ همراهان خود زمان خواست و پس از سه روز، خسرو را به خانۀ یکی از سرهنگان شورشی به نام «ماراسفند»
جابجا کرد. نکتۀ ارزشمند در اینجا، درونمایۀ پرسش‌های شیرویه است. فرزندِ به قدرت رسیده، پدر را برای گردآوری و انباشت مال در گنجینۀ کشوری، نکوهش می‌کند و موضوع زنان را پیش می‌کشد. دو گفتمانی که یاد مزدک را بازمی‌گرداند

ناشناس
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
0
5

با روی کار آمدن یزدگرد سوم و پشتیبانی «رستم فرخ‌زاد» از وی، دگر بار دست دگراندیشان از دربار ایران کوتاه شد. از این رو، بایستی جنبشی دیگر آغاز می‌گشت. جنبشی که یورش اعراب را در پی داشت. سپاه باختری ارتش ایران در نبرد «قادسیه» نابود شد. نبردی که گروهی از
مردم دیلم، از این سو به آن سوی پیکارگاه رفتند و در برابر ایران جنگیدند. دلیل اینکار را می‌توان از دیدن رواج بالای مزدکی‌گرایی در دوران سپسین در دیلم دریافت. همچنین دیلمی بودن تیرۀ «وهرز» و دیگر مرگ‌ارزانان ایرانی فرستاده شده به یمن را نیز نباید فراموش کرد،
که پیشتر گفته شد. آشنایی شگفت‌انگیز یورش‌بران، به جایگاه‌های راهبردی نظامی ایران، که چیزی جز ستون پنجم درون کشوری (مزدکیان درون ایران) نمی‌توانسته در اختیار فرماندهان مهاجم قرار داده باشد را به روشنی می‌توان از نگاه کردن به اسناد دریافت. «عبدالله از عم خود
و او از سیف ... روایت نمود که می‌گویند: وقتی ابوبکر، خالد را به فرماندهی مجاهدین عراق اختیار نمود، به او نوشت که از ناحیۀ سفلا ... به آن سرزمین حمله‌ور شود و به عیاض ... نوشت که از جانب شمال ناحیۀ علیا سرازیر شود» فروپاشی: اینگون

پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
1
7

نخست تیسفون که به یاری «سلمان» و فرماندهی «سعد» گشوده شده بود، و سپس «کوفه» کانون ادارۀ سرزمین‌های ایرانی شد. باورهای اشتراکی‌خواهانه در فرماندهان مهاجم بسیار نیرومند بود. خالد بن ولید، «[در ماجرای اشغال حیره] خالد به [اهل حیره] گفت: من شما را به [اشاره باورهای خود] می‌خوانم. پس هرگاه بپذیرید، آنچه ما داریم خواهید داشت و آنچه بر شما است، بر ما خواهد بود» بدین روی، ایران شکست خورد، شکستی برنامه‌ریزی شده. دو سپاهش که در برابر ترکان خاوری و رومیان باختری سال‌ها ایستادگی کردند و بارها آنان را در هم شکستند، در زمانی بسیار کوتاه از میان رفتند و استقلال دیرین‌زمانش همراه ثروت و داشته‌هایش غارت شد. اما سرنوشت پایانی مزدکیان در هنگامۀ نو چه شد؟ با ماندگاری حکومت شام و فرمانروای سنگدل آن «معاویه» که سپس‌ها بر تمامی متصرفات به دست آمده فرمان راند، اندیشه‌های اشتراکی‌خواهی حکومتی فرو نشانیده شد. حاکمیت تمامیت‌خواهان بر سر کار آمده بود. سامانه‌ای که در آن، جایی برای باورهای اشتراکی‌خواهان وجود نداشت. زمانی که معاویه، تنها فرماندار شام به شمار می‌آمد، این «ابوذر» بود که در خیابان‌های دمشق و مدین

پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
5
3

بدینگونه مزدکیانی که به امید دست یافتن به قدرت، استقلال کشور خود را نابود ساختند، خود نیز نتوانستند بر خوان نعمت برجای بمانند وآن را به تشنگان پول‌پرست بیگانه پیشکش کردند. و تلاش‌های ناکام آنان، که یکبار دیگر به دوران برمکیان در زمان عباسیان آغاز شد، و در پایان، در هنگامۀ خلافت هارون عباسی ریشه‌کن گشت. (روزگار) پس برچیده شدن دو قدرت باستانی (ایران و روم)، چنان آشفته و بر هم ریخته شد، که دیگر آن آسایش و زندگانی طبیعی در میان مردمان شکست‌خورده دیده نشد. در هنگامۀ آخرین سال فرمانروایی «یزدگرد سوم» (اوج هرج و مرج ایران)، درآمد روزانۀ یک آسیابان، 4 درهم بوده است. فردی با پیشۀ یاد شده، در آن روزگار سخت توانمند بود تا با دستیابی به 4 سکۀ سیمین، زندگانی روزمرۀ خود را سپری نماید. اما اوضاع اقتصادی مردمان عادی در روزگار فرمانروایی اعراب در دمشق، تا به آن اندازه پریشان شد که برای داد و ستدها، به ناچار وزن دِرهم‌ها را می‌کشیدند تا کالا خریداری کنند. در یک نگاه، فروپاشی ساسانیان در زمانه‌ای روی داد که نه روحانیان بر سر کار بودند و نه مردم از روزگار بد اقتصادی و طبقه‌بندی‌های بازدارنده رنج می‌برد

پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
1
7

پی نوشت۱:قصد داشتم و به دوستی نیز قول داده بودم که پستی در زمینه پاسخگویی به شبهات مطرح شده در رد فرهنگ وتمدن ایران وماجرای کتابسوزی اعراب و عدم الکن بودن زبان فارسی پهلوی و نقدی بر تاریخنگاری یونانی توام با افسانه هرودوت وگزنفون و کتزیاس که خالی از کینه وکدورت به تاریخ هخامنشیان نیست بگذارم چون که دستمایه تخریب ونفی تمدن ایران از جانب بدخواهان ایران زمین و متعصبان مذهبی شده است که تاریخ و تمدن ایران را۱۴۰۰ می خواهندوهرگونه افتخار ملی و داشته وطنی قبل از اسلام را برنمی تابند.اما جذابیت مطلب فوق برآنم داشت که ابتدا به این موضوع بپردازم.هرچند که مطلب فوق نیز در آن راستاست. پی نوشت۲:مطلب فوق تحقیق و پ‍‍زوهشی علمی وآکادمیک و بدور از تعصبات مذهبی است و بنده برخی اشارات مربوط به تاثیرپذیری اسلام از ایین مزدک و برخی اشارات به آیات قرآن و تاریخ اسلام را الزاما تایید نمیکنم و خود به نتیجه قطعی نرسیده ام وصرفا به جهت جذابیت موضوع قصد دارم به مظان نقد وتضارب آرا قرارگیرد جواب به سوالات و تشریح بیشتر و اظهارنظر خودم بماند برای کامنت دانی.

پیمان
۱۳۹۶/۰۴/۱۴
1
9

دوستان در پستهای ابتدایی به دلیا اینکه نمیدونستم تا 1000 کارکتر فقط درج میکنه این قسمت و در هر پست، ناقص اومده. دوستان جهت دقیق خوندن میتونن به این لینک مراجعه کنند : http://naghd-kadeh1234.blogfa.com/post/3

محمد دالوند
۱۳۹۶/۰۴/۱۵
7
16

سلام ما ایرانی هستیم دینمان زردتشت و پیامبرمان کوروش و داریوش و خشایار است .وما اگر ایران خودمونو قبول نداریم باید چیکار کنیم بر عرب لعنت ما میگیم فلسفه از ما بلندشده ولی یونانیا میگن از ما من دلیل میارم ما وقطی کوروش منشور حقوق بشر رو نوشت همه ملت هادر جهل به سر میبردند ما 1000سال قبل از اعراب ملخ خار خدا پرست بودیم . ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیدست کار که تاج کیانی کند ارزو تفو بر تو ای چرخ گردان تفو .عرب هرچه باش بر من دشمنست کژ اندیشو بد خویو اهریمن است . ما تخت جمشید شناسناممونه .خدایش اگر پاسارگاد مقدس مقبره یک امام زاده عربی بود الان با طلا براش دیوار میساختند .مگر کوروش از یک امام پایین تر بوده . همیه اعراب یک تار موی یک ایرانی اصیل .

بهار
۱۳۹۶/۰۴/۲۰
2
19

من مثل شما سروران با ادبیات زیبا نمی توانم بنویسم و از تاریخ سررشته ندارم. اما هیچ عقل سلیمی قبول نمی کنه که مردم با دست خودشون کشور رو دودستی تقدیم دشمن کنند و با عاقوش باز آیین کسانی رو قبول کنند که جوانان و هم وطنناشونو کشته باشن و دختراشونو به بردگی بگیرن. حتی اگه با حکومت مشکل داشته باشن

سحـــــر
۱۳۹۶/۰۴/۲۰
2
9

سلام خیلی خوبه که جامعه امروز از تاریخ ملت و ممکلتش آگاهه اما دوستای خوبم بخدا بحث در مورد دارایی ها و داشته های ایران باستان و دعوا سر اینکه چی داشتیم و چی نداشتیم یا کی بودیم و کی نبودیم دیگه منسوخ شده و راه به جایی نمیبره بیاید به جای این مباحث که هیچ کدومش دردی از ما دوا نمیکنه ( چه بسا که اکثراً با غرض ورزی و سرگرم کردن من و شما واسه دور بودن از اصل ماجرای داخل مملکت مطرح میشه ) یه تکونی به خودمون بدیم و تلاشی بکنیم واسه احقاق حقوق پامال شدمون دَمت گرم و سَرت خوش سینه ات آتشکده مهر یزدان باد

ایرانی
۱۳۹۶/۰۵/۰۱
4
4

چگونه تازیان پا برهنه بر امپراطوری 400ساله ساسانی پیروز شدند ایران هیچوقت ب شنزارهای شبه جزیره چشم داشتی نداشت وحکومت نیافتو نخواست ک داشته باشه وهرگز مردمانش رو خطری محسوب نمیکرد حتی گاهی کمکهایی از روی ترحم ب ایشان میکرد و اما حمله اعراب ب مرزهای امپراطوری این جنگ جنگی بود که دراون اعراب بی سواد باوعده هایی 50(زنده و پیروز) ,50(کشته و پیروز تر از زنده چرا که غنایمش دایمی وبی پایان میبود)و با این خیال خام به ذهنیتی میرسیدند که برای زندگی بهترو عاقبت ب خیری در دودنیاتنها راه جنگو کشتارو تصرف و تجاوزو غارت را میدیدنت بخشیدن رنگ و لعاب تقدس ب قتل نفوس آزادو بی گناه(جهاد)روکشی از تقدس ب تجارت برده و بهره برداری جنسی از برده ها(کنیزکانی حلال که ...) رنگ و لعاب تقدس. بغارت(غنیمت)وتقدس بخشی ب خود کشی و انتحاری مردن درجنگ(شهادت )خطرناکترین سلاح اعراب بود که چ زنده میماندندب 50 درصد وعده اولیه خلیفه یعنی(درصورت زنده بودن وپیروز شدن) زر وسیم کنیزکان زیبا همه هم حلالو زلال وملک و سروری عرب بر جهان بود میرسیدند و چ که خود این 50 درصد وعده اولیه بیش از 2000درصد پاداش جنایتی که مسئولش در ذهن اعراب

ایرانی
۱۳۹۶/۰۵/۰۱
2
5

پاداش جنایتی که مسئولش در ذهن اعراب خداوند بود مسیولیت خون های ریخته اموالو نوامیس ب تاراج رفته با الله بود چرا که تمام این جنایات فقط برا رضای خدا انجام میشد اما 50 درصد دوم(درصورت هلاکت پیروز تر میشدند) 20000درصد پاداش به جنایات ذکر شده بعلاوه خودکشی وانتحاری هلاک شدن که امروزه ویژگی بارز گروههای تروریستی هستش بودلطف بی پایان الله بلافاصله پس از پرواز الهی جانیان تازی ب آسمانها بود که عمومیت مردمو فرهنگشان دچار بیماری تنوع طلبی جنسی بودند و سیستم تک همسری و وفاداری ب زن وزندگی را حتی بوهم نکرده بودند چه کوچکو چ بزرگشان. وعده الله در اعطای دلبرانی نیکو سرشت و خبره در ارایه سرویس جنسی تعویض خوراکی های چون آب شور چاه با نهر هایی از شربت عسل حوزی پر ازمی تکیه پشتی های روی تخت هایی نیکو انواع منو های رستوران های ساخته ب سلیقه ی ذهن عرب تعویض ملخو سوسمار با بهترینها و میوه هایی که ب عمرشان دیده بودند و نه آنها که ندیده بودندو نمیدانستند وجود دارد واین سلاح پاپتی هایی بود که که فرهنگ را جویدند طلا را دزدیدند ناموس را غارت کردند و جانهارا ب شنیع ترین وضع ستاندند اعراب و امثالهم امروز باز هم

هارونی 96/09/09
۱۳۹۶/۰۹/۱۰
1
5

آنچه از تاریخ وفرهنگ اعراب آن زمان به عنوان آثار گذشته آنها تا قبل از اسلام باقی است شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد؛در راس آنها کعبه ایست که بت خانه بوده وهم اینک همان نقش را دارد .و سنگ سیاهی که برای آن قبایل عرب به جان هم می افتادند وهم اینک برای آنکه دستشانو به آن بزنند همدیگر را زیر دست وپا له میکنند وپیشانی بر سنگ ویا مهر گِلی میچسبانند ریشه از بربریت وخوی شرک گرایی این قوم است.اگر به رجز خوانیهای آنان در آن عصر وامروز توجه ودقت شود میبینی همان خوی وحشیگری وبیابان گردی وبت پرستی وناسیونالیستیِ مفرط وکفتار صفتی ,فوران میکند.به امید روزی که همه ایرانیان با چشم باز ودلی آگاه از دبناله رویِ بوزینه صفتهایِ ریاکاری وخیانت دست بردارند.متاسفانه عده ای از سر جهل بر زبان وفرهنگ بت پرستی وشرک ناشی ازفرهنگ عرب جاهل که ظهور دین اسلام شرفی بدست آورداما در جهل خودش باقیماند پا فشاری وداستانسرایی میکنند.وبکار بردن کلمات وجمله های عربی که معنایی از آن ندارند نشانه قداست وتدین خود میدانند.

روزنامه نگار
۱۳۹۶/۱۰/۰۲
0
2

همه‌ی وطن پرستانِ مام میهن خواه و دوست‌دار تمدن و فرهنگ ایران باستان که واژگان پارسی را در شبکه های اجتماعی الکترونیک یا پایگاه‌های اطلاع‌رسانی هنگام نظرگذاری به روز سیاه نشانده‌اند را چه باید گفت؟!. دوستان عزیزی که اظهار نظر می کنید؛ "لاف از سخن چو دُر
توان زد". واژه های پارسی را سره و درست بنویسیم: وقطی، عاقوش باز، مسیولیت و ...

ازاد اندیش تنها
۱۳۹۶/۱۰/۲۸
3
1

بایکم تفکر متوجه تمام این جنایتها میشیم که چه بر سر ایران اومده ولی ملتی که اصلا نمی خواد بشنوه یا بخونه ویا تحقیق کنه و بدونه تفکر دینیو می پذیره وازش دفاع میکنه و غیر از اونو کافر وملحد می دونه چه کار باید کرد و مگر نه غیر از این یه جورایی نژاد و تخم قاطی شده حمایت از پدران چند صد سال رو می کنن و به خیلی قبل کار ندارن و خیلی سخته وباید واقعیت هارو گفت تا ملکه ذهن ها شه ونسل خود بخود تغییر خواهد کرد

دو قرن سکوت
۱۳۹۷/۱۰/۰۸
1
4

کتاب دو قرن سکوت رو بخوانید تا گوشه ای از جنایات و کثافت کاریهای اسلام رو بیشتر درک کنید.

حسن افضلی
۱۳۹۸/۰۴/۰۵
1
2

هر کس می خواهد بداند اسلام چگونه وارد ایران شد اول کتاب مطهری بخونه و بعد داعش و سرگذشت ایزدیان که باز ماندگان دروان باستانند مطالعه کنه! اسلام با ضرب شمشیر و غارت اموال وبردگی،مردان، زنان ودختران ایرانی بدتر از مغول وارد ایران شد این عرب بود که ریا ، فتنه ،بدبختی، خرافات و ...برای ما به ارمغان اورد البته اون دینی که پیامبر تو مدینه پیاده کرد هنوز به دست مانرسیده ...

ناشناس
۱۳۹۸/۰۶/۲۱
8
2

غلط کرد فردوسی با تو ناشر

کیامهر
۱۳۹۹/۰۳/۰۶
0
1

متاسفم. شما جایگاه فردوسی را در قلب و جان ایرانی درک نکردی. تنها افرادی که خود را جزء جماعت پان تورک میدانند چنین با عناد از فردوسی یاد می کنند. یادتان باشد فردوسی برای ما مانند محمد برای تازیان است. یک پیام آور. یک مصلح اجتماعی، یک اخلاق گرا و یک ایراندوست واقعی. عزت شما برقرار.


محمد
۱۳۹۸/۱۰/۱۰
0
1

مشکل این کشور از دین نیست در طول هزاران سال تمدن این کشور ، مردم ما برخی افراد رو تا درجه خدایی بالا می برند و برای آنها قداست الهی در نظر می گیرند و در اینجا هم مردم باور می کنند طرف نماینده خداست هر حق را برای وی متصور می شوند و هم خود فرد به این اعتقاد می رسد که جایگاهی خدایی و خداگونه دارد و مالک جان و مال و ناموس و .. است . اگر ما درک کنیم که تجمیع قدرت و ثروت فساد انگیز خواهد بود و هر شخصی را به ورطه استبداد می کشاند و می تواند بلای جان هر ملتی گردد و تلاش کنیم تا دارای تفکر مردم سالاری واقعی بشویم و بدانیم انسانیت یعنی در عین متفاوت بودن همدیگر را دوست داشته باشیم و بتوانیم با هم زندگی کنیم قطعا نه تنها کشور و ملتمان مورد هجوم بیگانه قرار نمی گیرد بلکه می توانیم مامن امنی برای همه انسانها از هر قوم و نژادی باشیم .

سعید
۱۳۹۸/۱۱/۰۱
0
0

به نظر من مهم نیست که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده و چه عواملی باعث شده که به اینجا برسیم یعنی یک دین و حکومت ضد غیر انسانی بلکه ضد انسانی خرافی و ابلهانه بر ما حاکم بشه،مهم اینه که از گذشته درس بگیریم و از حالا با گسترش خردگرایی و عقلانیت،خرافات بویژه طمع زندگی جاودان پس از مرگ همراه با وعده های شیر و عسل و خانم و غلمان و شراب و ترس از سیخ آتشین و مار و عقرب رو بریزیم دور و مثل همه ی دنیا از زندگی یکباره ی خود که هرگز و هرگز تکرار نخواهد شد،درست استفاده کنیم به کمک عقل و قانونهای انسانی... حقیقت تورا آزاد خواهد کرد!

تقی
۱۳۹۸/۱۱/۰۱
3
1

بزرگترین دروغ دنیا،زندگی پس از مرگه،تا وقتی این خرافه ی احمقانه و ابلهانه رو نریزیم دور،آزاد نخواهیم شد...

مرتضی
۱۳۹۹/۰۲/۲۵
3
3

مکالمه دو جنین در شکم مادر اولی: تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ ‍ دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. اولی: امکان نداره. ما با جفت تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشون بده. دومی: شاید مادرمونم ببینیم. اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟!!! دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره. دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی…. این مکالمه چقدر آشناست….! تا حالا بودن خدا را اینطوری به همین سادگی حس نکرده بودم . . .


محمد رضا
۱۳۹۹/۰۲/۱۶
0
2

+------------------------------------------------------------------------------ + +ز ایران جهان باز اوا شود ز بیگانگی باز چنین رسوا شود + +شهریار یکی یزد گرد بود چو همه کاستی باز بیداد بود + +سپهدار ایران یکی امدی رستمی چو رستم های کیانی + +در شهری نبرد پیدا شد ز تازیان یکباره چون غوغا شد + +پس سوی تیسپون شدند دربار تیسپون یکسره شدند گرد + +همین چنین باز سرودم خودم را ندانم یزدگرد چیستم + +-------------------------------------------------------------------------------+ خخ از خودم یه چیزی گفتم حالا من از این چیزها هیچی نمیدونم. ------------------------------------------------------------------------------------------- یکی را خداوند ازمون بود مرا هیچ باری را اندیشه نبود مرا درد مرگ میخوانم چنین که ویران شود خاک پاک زمین از شعر هم فقط قافیه بلدم پسری 12 ساله

ناشناس
۱۳۹۹/۰۵/۱۶
0
2

موضوع این نیست که چرا ایران شکست خورد لطفا حضرات بفرمایند اعراب به چه دلیل به ایران و اسپانیا حمله کردند؟ تجاوز برای توسعه اسلام بود؟ پس هنوز فرصت برای ما مسلمانها برای حمله و تجاوز به دیگران هست؟ به همسایه هم که مسلمان نباشه میشه حمله کرد؟


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.