مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف خوشگل نویسه گردانی: ḴWŠGL ماهرو واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی خوشگل خوشگل . [ خوَش ْ / خُش ْ گ ِ ] (ص مرکب ) قشنگ . هجیر. زیبا. وجیه .شکیل . صبیح . خوبرو. (یادداشت مؤلف ). مقابل بدگل .- امثال : خوشگلها در دالان ... خوشگل کردن خوشگل کردن . [ خوَش ْ /خُش ْ گ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زیبا کردن . صبیح کردن . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. فریده امیری ۱۳۹۴/۱۲/۰۸ 0 0 خوش + گِلخوش گِل: کسی یا چیزی که ماهیتاًخوب(گِل مرغوب دارد ) است و زیبا و خوش ترکیب و شکل است.مترادف: زیبا، قشنگ، خوش ترکیب برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود