اجازه ویرایش برای همه اعضا

فرهنگ سغدی

نویسه گردانی: FRHNG SḠDY
فرهنگِ سغدی
زهره ی زرشناس
نمونه ی خطِ سغدی
فرهنگِ سغدی (سغد یفارس ی انگلیسی)، بدرالزمانِ قریب، انتشاراتِ فرهنگان، تهران
.١٣٧٤
نامِ سرزمینِ سغد را نخست در نوشته های کتابِ دینیِ زردشتیان (اوستا )، در سنگ نبشته های
فارسیِ باستان و در نوشته های مورّخانِ یونانی می بینیم؛ اما، پس از آن گهگاه و فقط در
زمینه ی رویدادهای تاریخی، به هنگامِ فتحِ سغد به دستِ اسکندرِ مقدونی در قرنِ چهارمِ
پیش از میلاد و به هنگامِ غلبه ی اعراب بر آن در قرنِ هشتمِ میلادی، با این نام روبه رو
می شویم و آنچه در این میان بر سرزمینِ سغد گذشته و این نیز از قضا دورانِ رونق و شکوه
و استقلالِ سیاسیِ آن بوده است نامعلوم و در پسِ پرده ی ابهام است.
سرزمینِ سغد را، از دیدِ منابعِ تاریخی، ناحیه ای کم وسعت در کنارِ رودِ زرافشان
می یابیم؛ امّا کشفِ آثار و مدارکِ سغدی در گستره ی جغرافیاییِ عظیمی از روسیه تا ترکستانِ
چین (ایالتِ سین کیانگِ امروزی) حکایت از آن دارد که سغدیان روزگاری ساکنانِ چنین
سرزمینِ پهناوری بوده اند، هر چند مطالعاتِ دقیق تر نشان می دهد که آنان در این
سرزمین های بیگانه صرفاً مهاجرنشین بوده اند.
سمرقند، پایتختِ سرزمینِ سغد، از نظرِ سوق الجیشی نقشِ بسیار مهمی در جاده ی
ابریشم، شاه راهِ تجاریِ میانِ چین و دنیای غرب، داشته است. بازرگانانِ سغدی مهاجر
نشین های متعدّدی در طولِ این جاده احداث کرده بودند و این مطلب را منابعِ عربی و
نوشته های مورّخانِ اسلامی، که از مهاجرتِ سغدیان پیش از حمله ی اعراب و نیز از
فعالیت های تجاریِ آنان سخن می گویند، تأیید می کند. نتیجه ی بارزِ این امر اهمیت یافتن
)، در طولِ جاده ی ابریشم بوده lingua franca) نقشِ زبانِ سغدی، به صورتِ زبانِ میانگان
است. از این دیدگاه، نقشِ سغدیان را در آسیای مرکزی می توان با از آنِ یونانیان در دنیای
باستان، البته در مقیاسی محدودتر، قابلِ قیاس دانست. در پرتوِ همین نقشِ زبانِ سغدی
) و Tunhuang ) است که بیشترِ دست نویس های آن در این ناحیه به خصوص در تون هوانگ
نواحیِ اطرافِ تُرفان به دست آمده است.
زبانِ سغدی پیش از کشفِ گنجینه ی ترفان در ترکستانِ چین در اوایلِ قرنِ حاضر، شاملِ
دست نوشته هایی به زبان های گوناگونِ ایرانیِ میانه، زبانی تقریباً ناشناخته بوده است.
) در میانِ دست نوشته های گنجینه ی ترفان به وجود F. C. Andreus آندرِئاس ( 1930 - 1846 ,
)، با نشرِ شماری از F. W. K. Müller) زبانِ ناشناخته ای پی برد و آن را سغدی دانست و مولر
دست نوشته های یادشده، صحّتِ نظرِ آندرئاس را به اثبات رساند. طیِ نودسال پس از آن، با
کوششِ هیئت های اکتشافیِ متعدّد، آثارِ مکتوبِ این زبان، به صورتِ پر اکنده، از نواحیِ
نزدیکِ شهرِ سمرقند تا یکی از برج های داخلیِ دیوارِ بزرگِ چین و از مغولستانِ شمالی تا
دره ی علیای رودِ سند در شمالِ پاکستان کشف شده است. با انتقالِ این اسناد و مدارک به
موزه های شهرهای برلن، پاریس، لندن و لنینگراد (سن پترسبورگ)، دانشمندانِ اروپایی و
امریکایی به مطالعه ی این نوشته های کهن پرداختند. بسیاری از این متون به زبان های متعدّدِ
اروپایی ترجمه شد. زبان شناسان ویژگی های صرفی و نحویِ زبانِ سغدی را مشخص و
حقایقِ بسیاری درباره ی این زبان آشکار ساختند. زبانِ سغدی یکی از زبان های گروهِ شرقی
ایرانیِ میانه، زبانِ ناحیه ی حاصل خیزِ سغد، واقع در میانِ دو رودِ سیحون و جیحون، بوده
است. این زبان در طولِ ده قرن (قرن های دوم تا دوازدهمِ میلادی) مهم ترین زبانِ ایرانی در
آسیای مرکزی، زبانِ تجاریِ جاده ی ابریشم و از دیر زمان ابزارِ ارتباط و پیوندِ فرهنگ های
سرزمین های شرقی و غربیِ آسیا بوده است. آثارِ بازیافته ی سغدی شاملِ الف) آثار
غیردینی؛ ب) آثارِ دینی است.
آثار غیر دینی در برگیرنده ی کتیبه های متعدّد، سکّ ه هایی گوناگون که تاریخِ کهن ترینِ
آن ها به قرنِ دومِ میلادی می رسد و در زمره ی کهن ترین نوشته های زبانِ سغدی است ،
سفالینه ها، نامه های باستانی، اسناد و مدارکِ کوهِ مغ، چند متنِ طبّی و چندین داستان است.
آثارِ دینی، یعنی بخشِ اعظمِ متونِ سغدی، که احتمالاً در فاصله ی قرن های هشتم تا
یازدهمِ میلادی نوشته شده است، اغلب ترجمه هایی از نوشته های پیروانِ ادیانِ بودایی و
مانوی و مسیحی و متأثر از فلسفه و عقایدِ این سه دین است. به همین اعتبار، آثارِ دینیِ این
زبان به سه گروهِ متونِ سغدیِ بودایی، سغدیِ مانوی و سغدیِ مسیحی تقسیم می شود.
بررسیِ متونِ موجودِ سغدی این واقعیت را نمودار می سازد که تنوعِ فرهنگیِ این آثار در
خطِ آن نیز کاملاً منعکس و، بنا بر ضرورتِ زمان و مکان و موضوعِ کتابت، از گونه های خطیِ
متنوّعی استفاده شده است.
خطِ سغدی دارای ٢٢ علامت است. به طور کلی سه گونه ی اصلی از این خط، که هر
کدام از یکی از گونه های الفبای سامی آرامی مشتق شده اند، به شرحِ زیر می توان باز
شناخت:
١. خطِ سغدی که گونه ی سمرقند نیز نامیده می شود و به طورِ کلّی خطِ آثارِ غیرِدینی و
متونِ سغدیِ بودایی است؛
٢. خطِ مانوی یا پالمیری که مانی آن را اختراع کرده و خطِ متونِ سغدیِ مانوی است؛
٣. خطِ سریانی که خطِ متونِ سغدیِ مسیحی است و از خطِ سریانیِ سطرنجیلی اقتباس
شده است.
به رغمِ گستردگیِ جغرافیایی قلمروِ زبانِ سغدی، تفاوتِ گویشیِ اسنادِ مکتوبِ موجود
اندک است. البته نمی توان ادعا کرد که متونِ سغدی از نظرِ زبانی یک دست اند، امّا
تفاوت های موجود بیشتر ناشی از عواملِ تاریخی و کاربُردِ گونه های خطی و سنت های
املاییِ گوناگون است تا فرق های گویشی. احتمالاً گونه های گویشیِ سغدی در نواحی دور از
پایتخت (سمرقند) به صورتِ زبانِ محاوره به کار می رفته که الزاماً به صورتِ مکتوب
درنیامده و یا در دست نوشته های موجود بازتاب نیافته است.
زبانِ سغدی بر اثرِ نفوذ و توسعه ی تدریجیِ فارسیِ میانه (برخوردار از پشتیبانیِ دولت
ساسانی) و نیز زبانِ ترکی (ارمغانِ هجومِ قبایلِ ترک زبان به آسیای مرکزی) از رواج افتاد و
سیرِ نابودی آن از قرنِ یازدهمِ میلادی به بعد، هم زمان با رواجِ زبانِ فارسی (با فرمان رواییِ
امرای فارسی زبان در خراسان وماوراءالنهر)، از یک سو، و نفوذِ زبان عربی و ترکی، از دیگر
سو، شتابِ بیشتری یافت.
هرچند امروز گویشِ دور افتاده ی یغنابی (رایج در درّه ی رودخانه ی یغناب در جمهوری
تاجیکستان) یگانه یادگارِ زنده از زبانِ سغدی است، لیکن تأثیرِ مستقیمِ زبان سغدی بر
ادبیاتِ فارسی، به ویژه در دورانِ متقدّمِ آن، انکار ناپذیر است.
زبانِ فارسی از قابلیتِ خاصی در جذب و پذیرشِ واژه های بیگانه برخوردار است. علاوه
بر انبوهِ واژه های عربی و شمارِ بسیاری واژه های آرامی و ترکی باید از وجودِ شمارِ درخورِ
توجهی واژه های ایرانیِ شرقی نیر در آن نام برد. ازآن جا که در میانِ گویش های پدید
آورنده ی فارسیِ نو هیچ یک از زبان های ایرانیِ شرقی را نمی توان یافت که بتواند ادامه ی
زبانِ متداولِ فرهنگی و تجاریِ توسعه یافته در ایرانِ دورانِ ساسانی باشد، لذا واژه های
ایرانیِ شرقی در زمره ی واژه های دخیل در زبانِ فارسی محسوب می شوند. سغدی از جمله
زبان های ایرانیِ شرقی و رایج ترینِ آنهاست که زبانِ فرهنگ و ادب و بازرگانی در مناطقِ
فارسی زبان تا مرزهای چین بوده است. حال اگر نقشِ بسیار مهمِ بخارا و سمرقند، مادر
شهرهای قلمروِ زبانِ سغدی، را نیز در گسترشِ ادبیاتِ آغازینِ فارسی در نظر بگیریم، ورود
شمارِ نظرگیری واژه ی سغدی مانندِ غوک، ستیغ، زیور، سنگ سار را در زبانِ فارسی
امری طبیعی می یابیم. بررسیِ آثارِ بزرگانی چون رودکی، ابوشکورِ بلخی و اسدیِ طوسی
نیز مؤیدِ این معنی است.
گفتیم که اکثرِ متونِ بازیافته ی سغدی بررسی و تقریباً همه ی این دست نوشته ها به
زبان های مهمِّ زنده ی جهان برگردانده شده است. امّا جایِ خالیِ واژه نامه ای جامع از زبانِ
سغدی در میانِ آثارِ متعددِ ایر ان شناسانِ جهان درباره ی زبان های ایرانی به واقع نمایان بود.
دکتر بدرالزّمانِ قریب، مؤلفِ فرهنگِ سغدی، پس از بیست سال تلاشِ خستگی ناپذیر در
گردآوری و تدوینِ موّادِ این کتاب، موفّق شد که این مهم را به انجام رساند و واژه نامه ای جامع
برای زبانِ سغدی همراه با معادل های فارسی و انگلیسی فراهم آورد. وی استادِ زبان های
باستانی و میانه ی ایران در دانشگاهِ ایران (از ١٣٥٠ تاکنون) و بانیِ نخستین کرسیِ مستمرِّ
آموزش زبانِ سغدی در ایران است.
این واژه نامه، که در جهانِ زبان شناسیِ تاریخی کاری منحصر به فرد است، گنجینه ی
عظیمی از واژه ها و ترکیباتِ زبانِ سغدی را در اختیارِ پژوهش گرانِ این زبان و دیگر زبان هایِ
کهنِ ایرانی و رشته های وابسته می گذارد که می توان آن را به مثابه ی ابزارِ اصلی برای
مطالعاتِ زبان های ایرانی به کار برد. با توجه به کمبودِ منابعِ فارسی در باره ی زبانِ سغدی
که تازه تقریباً تمامیِ منابعِ موجود در آن زمینه از آثارِ همین مؤلف یا شاگردان اوست
می توان به ارزشِ تدوینِ این فرهنگ پی برد. فرهنگِ سغدی با بهرهگیری از جدیدترین
روش های علمیِ فرهنگ نویسی و با نگرش به آخرین آراء و دست آوردهای ایر ان شناسانِ
جهان (حاصلِ مکاتباتِ مستمر و مبادله ی آخرین مقالاتِ نشر یافته درباره ی زبانِ سغدی)
تدوین شده است. علاوه بر ایر ان شناسان و پژوهش گران و دانش جویانِ زبان های ایرانی ،
ادیبان و پژوهندگانِ زبان و ادبیاتِ فارسی، به جهاتِ گوناگون به ویژه در امرِ واژه گزینی و
واژه سازی، بازشناسیِ واژه های مهجور وشاذ، درکِ امکاناتِ گوناگونِ قرائتِ واژه ها نیز
می توانند از آن بهره ی فراوان برند.
فرهنگِ سغدی مشتمل است بر دو مقدمه ی فارسی و انگلیسی، و سه بخش به شرحِ زیر:
١. بخشِ اصلی، دارای بیش از ١١٦٠٠ مدخل، که به ترتیبِ الفبایی بر اساسِ املای
پذیرفته ی سغدی دانانِ امروزِ جهان و با ذکرِ شماره ی مسلسل مرتب شده اند. ذیلِ هر مدخل
متنِ مأخذ (بودایی، مانوی، مسیحی و یا متن ها و کتیبه های غیرِ دینی)، آوانوشتِ واژه ی
سغدی (که برای نخستین بار در جهان و در این کتاب به این صورت ارائه می شود)، برابرهای
فارسی و انگلیسی، اشتقاق، نکته های دستوری، گونه های املایی (که هر یک، در عینِ حال ،
در محلِ الفباییِ مناسبِ خود به صورتِ مدخلی مستقل آمده است) و، سرانجام، صورتِ
جامعی از مآخذِ واژه و ارجاعِ مدخل به مدخل های دیگر (بر اساسِ مشابهت های دستوری یا
اشتقاقی و به ندرت معنایی)، آورده شده است.
٢. واژه یابِ فارسی، که به ترتیبِ الفبای فارسی مرتب شده و درآن کلمات یا
اصطلاحات یا عبارت های کلیدی که در نهایت به یافتنِ واژه ی سغدیِ موردِ نظر کمک
می کند، همراه با شماره های واژه یا واژه های سغدیِ مربوط در بخشِ اصلی آمده است.
٣. واژه یابِ انگلیسی، که به ترتیبِ الفبای انگلیسی مرتب شده و کاربردی نظیرِ
دارد " واژه یابِ فارسی"
برای بررسیِ ریشه و اشتقاقِ واژه های سغدی نیز ابزارِ " واژه یاب " به طورِ کلی، این دو
مفیدی است؛ زیرا از هر واژه ی مندرج در هر یک از واژه یاب ها می توان به گروهی از
واژه های سغدی دست یافت که معمولاً با واژه های دیگری نیز در محدوده ی الفباییِ پیرامونِ
ای از کلماتِ سغدی " خوشه " اغلب به " واژه یاب " خود قرابت دارد، به طوری که هر واژه در
راه می برد.
در دو مقدمه ی فارسی و انگلیسیِ فرهنگِ سغدی توصیفِ جامعی از پیشینه ی تاریخی ،
مآخذ و منابعِ تاریخِ قومِ سغد و نکته های برجسته ی آن، آثارِ مکتوب و تاریخچه ی کشف و
چاپِ آثار و دست نوشته های سغدی و هم چنین تاریخچه ای از خطِ سغدی و جدولِ تطبیقیِ
گونه های آن آمده است.
فصلی درباره ی دستگاهِ آواییِ زبانِ سغدی مکمّل دو مقدمه ی کتاب است. کتاب در
بخشِ انگلیسی با دو فهرستِ اختصارات عام و اختصاراتِ مآخذ تکمیل شده است.
در چنین اثرِ بزرگی، که آماده سازی آن برای چاپ به لحاظ تنظیم و ویرایشِ فنی کاری به
واقع بس دشوار بوده است، اگر غلط هایی مطبعی راه یافته باشد، چندان دور از انتظار نیست.
مؤلف با آگاهی از این نقیصه در صددِ تهیّه ی فهرستِ اصلاحات و اضافات برای تکمیلِ
کتاب است که امید می رود به زودی شاهدِ آن باشیم.
نمونه ای از مدخل های کتاب
با توجه به دشواریِ دست یافتن به منابع و مآخذِ جدید در این زمینه ی پژوهشی و نیز
سنگینی و دشواریِ این کارِ ارزنده بااهمیت و اعتبارِ جهانی و این که نخستین بار است که این
زبانِ گم شده واژه نامه ای همراه با آوا نویسی پیدا می کند، باید انتشارِ فرهنگِ سغدی را به
جامعه ی فارسی زبان تبریک گفت و هم چنین به دانشمندِ بزرگ واری که در ابتدا خودِ زبانِ
سغدی را به فارسی زبانان شناسانده و آموزشِ آن را باب کرده و سپس به آسان ساختنِ
دست یابی به این زبانِ نو یافته و باز یافته و گنجینه ی واژه های غنیِ آن پرداخته است.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
نیازی
۱۳۹۹/۰۳/۲۵
0
0

مطالعه کتاب ماده های فعل فارسی در متن سغدی بودایی P6 از انتشارات آریا دانش پیشنهاد میشود www.ariyadanesh.ir


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.