اجازه ویرایش برای همه اعضا

آسیا

نویسه گردانی: ʼASYA
این واژه در سنسکریت به معنی خانه می باشد. گمان می رود نام بزرگ ترین قاره ی جهان نیز همین واژه با همین معنی باشد. علی محمد عالیقدر 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
چم آسیا خرابه . [ چ َ خ َ ب ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از مزارع قریه ٔ طایقان قم است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 261).
سنگ زیرین آسیا بودن . [ س َ گ ِ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از مقاومت و پایداری داشتن . سخت مقاوم بودن : بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان بهر ج...
اسیا. [ اَس ْ ] (ص ) سیاه در مقابل سفید. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ).
اسیا. [ اَس ْ ] (هزوارش ، اِ) بلغت زندو پازند بمعنی سینه است که بعربی صدر خوانند. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ). این کلمه هزوارش است و در اص...
اثیع. [ اُ ث َ ] (اِخ ) از اعلام مردان عرب است از جمله نام پدر زید تابعی که از علی علیه السلام روایت دارد.
اثیع. [ اَ ی َ ؟ ] (اِخ ) ابن ملیح بن الحون بن خزیمه ، جماع القارة. (تاج العروس ماده ٔ ی ث ع ).
اثیع. [ اَ ی َ ] (اِخ ) ابن نذیربن قسربن عبقر. در بجیله بوده است . (تاج العروس ماده ٔ ی ث ع ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.