اجازه ویرایش برای همه اعضا

تا چس به مس خوردن

نویسه گردانی: TA CS BH MS ḴWRDN
تا چُس به‌مِس خوردن= به‌محض، به‌مجرد. اصطلاحی در زبان مردم که کار حرف اضافه‌ی مرکب یا قید مرکب (بدون فاصله، متصل، بی‌درنگ) را می‌کند: به‌محض وقوع یک اتفاق (تا چس به‌مس می‌خورد) چنین و چنان می‌شد / چنین و چنان می‌کرد. مثال از رمان "گالیسا کی‌می‌رسد باران؟": در دهِ غروب کرده‌ی ناهی جوجه و پیرزن نداشت، صغیر و کبیر درکِ دقیق از فالِ بد داشتند؛ تا چُس به‌مِس می‌خورد، به‌دل‌‌شان بد می‌آمد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.