تارتغ
نویسه گردانی:
TARTḠ
تارتغ _ تُ ( تَ. ( دانستین امانت چیزی را به کسی امانت دادن ان را پس گرفتند برای چیدمان کسی ماشین خود را میبرد به خانه کسی امانت میگذارد تا از او مواظبت نگهداری کنند چند روز پس میگیرد تفاوت میان سپرده با تارتغ اینست اگر ماشین خود را بکسی سپردی او ماشین ترا میتواند بفروشد و کسی ماشین خود را تارتغ بکسی داد آنکس از ماشین او استفاده کرده نمیتواند و فروخته هم نمیتواند بی مزد از ماشین نگهداری میکند و تارتغ دادن را یک ستم میدانند پارسی غور
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.