اجازه ویرایش برای همه اعضا

فریدون

نویسه گردانی: FRYDWN
فریدون [ به کسر: «ف» و «ر» ] نام پارسی (فرهنگ پهلوی)؛ مذکر - ظلم ستیز و دشمن شکن، دلاورِ رهایی بخش - شهریار دادگر پارسی - آفریننده، خلاق، مبدع و قانونگزار - فرهومند و ستودنی، نجیب و آزاده، خجسته و پیروز، نیک منظر و نیکو گهر - فراز و رشید و توانمند - از قهرمانان اسطوره ای شاهنامه که ایران را از بیداد هزار ساله ضحاک رهایی داد - سومین پسر، نژاده و والاگهر، فراز کننده تبار خاندان - آنکه دارای قد بلند، سینه ستبر، میان باریک و نگاه درخشان باشد و زیبندۀ دیهیم و گاه - آنکه در راه داد و راستی تیغ برکشد - از یاریگران و سرداران اهورامزدا و از بنیاد گذاران شهریاری نیک - کودکی که بسیار بیش از سن و سال خود، دانش و فرهنگ و ادب آموخته باشد
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
فریدون کمر. [ ف ِ رِ ک َ م َ ] (ص مرکب )آنکه کمر پادشاهی چون کمر فریدون دارد : فریدون کمر بلکه خاقان کلاه .نظامی .
فریدون نسب . [ ف ِ رِ ن َ س َ ] (ص مرکب ) آنکه نسب او به فریدون رسد. از نسل فریدون . || بکنایت آنکه تبار عالی دارد و بزرگ زاده است : فرید...
فریدون وار. [ ف ِ رِ ](ص مرکب ) مانند فریدون . خجسته و پیروز : پناه خسروان اعظم اتابک فریدون وار بر عالم مبارک .نظامی .
گاو فریدون . [ وِ ف ِ ] (اِخ ) گاوی بود که فریدون به هنگام کودکی شیر آن را در مازندران میخورد و در بزرگی بر آن سوار میشد و آن را برمایه و ب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پور فریدون . [ رِ ف َ رِ ] (اِخ ) از اهالی شیراز و از شعرای ایران است . مردی صاحب دل و اهل حال بوده و اشعار دلکش سروده که از آن جمله است ...
فریدون صفت . [ ف ِ رِ ص ِ ف َ ] (ص مرکب ) پیروز و کامیاب . برجسته و برتر : این فریدون صفت به دانش و رای وآن به کیخسروی رکیب گشای . نظامی .رجو...
فریدون علم . [ ف ِ رِ ع َ ل َ ] (ص مرکب ) پادشاهی که درفش او چون فریدون افراشته باشد. به کنایت پیروز و کامیاب . فریدون صفت : خسرو جمشیدجام ،...
جام فریدون . [ م ِ ف ِ رِی ْ ] (اِخ ) نام پیاله ای که فریدون با آن شراب میخورد. پیاله ٔ خاص فریدون . جام شرابخوری فریدون . || کنایه از جام...
جشن فریدون . [ ج َ ن ِ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جشن مهرگان : مهرگان آمد جشن ملک افریدوناآن کجا گاو خوشش بودی برمایونا. دقیقی .باز دگر ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.