اجازه ویرایش برای همه اعضا

رود

نویسه گردانی: RWD
رود /rud/ (اسم) [قدیمی] فرزند پسر یا دختر: ◻︎ زهی دولت مادر روزگار / که رودی چنین پرورد در کنار (سعدی۱: ۴۰)، ◻︎ خواهی که بر‌نخیزدت از دیده رود خون / دل در وفای صحبت «رود» کسان مبند (حافظ: ۳۶۲). فرهنگ فارسی عمید
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
لنگه رود. [ ل ِ گ َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه قم و کاشان در میان زنگنه آباد و شورآب در 170500 گزی تهران . رجوع به لنگرود شود.
لیته رود. [ ت ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع در 56هزارگزی جنوب رودسر و بیست هزارگزی جنوب خاوری سی پل ...
لیسه رود. [ س ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان واقع در 7هزارگزی جنوب لنگرود و چهارهزارگزی جنوب شوسه ٔ لنگرود به ل...
گیوه رود. [ گی وَ ] (اِخ ) جزء محالات بانه است در 44فرسنگی شمال غربی سنندج . (جغرافی غرب ایران ص 72).
لاله رود. [ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) نام دیگر «نورود» و آن رودی است میان رشت و لاهیجان . (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 16).
لاله رود. [ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) از نواحی لارجان مازندران . و بدانجا ابوجعفر حسن بن ابوالحسین بدست ماکان کاکی کشته شد. (حبیب السیر ج 1 ص 345).
حَبله‌رود رودی به طول ۲۴۰ کیلومتر در حوضه آبریز کویر مرکزی است که از ارتفاع حدود ۲۸۰۰ متری دامنه رشته کوه‌های البرز و شاه محمد قله و هما در شمال شرقی ...
سیاه رود. (نام درست "سارو" )، رودخانه‌ای است که از چشمه‌سارهای دامنه‌های جنوبی کوه البرز و از ناحیه‌های گٔل‌افشان و سید ابوصالح سرچشمه میگیرد و از کنا...
زاد و رود. [ دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اولاد و فرزندان . (فرهنگ رازی ). زاد و ذریات . زه و زاد. رجوع به زاد شود.
زرینه رود. [ زَرْ ری ن َ / ن ِ ] ((اِخ ) آن را سابقاً «جغتوچای » می نامیدند و قریب 240 هزار گز طول دارد و ازکوههای چهل چشمه و کردستان سرچشمه م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.