 
        
            کده
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        KDH
    
							
    
								
        کده /kade/ معنی ۱. جا؛ محل(در ترکیب با کلمۀ دیگر): آتشکده، بتکده، دانشکده، ماتمکده. ۲. [قدیمی] خانه؛ محل اقامت: ◻︎ چو آمد کنون ناتوانی پدید / به دیگر کده رخت باید کشید (نظامی۶: ۱۱۴۷). فرهنگ فارسی عمید
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        کده . [ ک ُ دَ / دِ ] (اِ) ملازه  را گویند و آن  تکمه  مانندی باشد در انتهای  کام . (برهان ). ملاز. لهات . (صحاح  الفرس ). کام . زبان  کوچکه . (یادداش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کده . [ ک َدْه ْ ] (ع  اِ) کوفتی  که  از سنگ  و جز آن  رسد چندانکه  اثر سخت  کند. ج ، کُدوه . (منتهی  الارب ) (از اقرب  الموارد). خراش  و خدشه . ج ، ک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کده . [ ک ُ /ک َدْه ْ ] (ع  اِ) آوازی  است  که  ددان  را بدان  زجر کنند. (منتهی  الارب ) (از اقرب  الموارد) (ناظم  الاطباء).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کده . [ ک َدْه ْ ] (ع  مص ) سخت  زدن  که  اثر سخت کند. (از اقرب  الموارد). کوفتن  با سنگ  و مانند آن  چندان  که  اثر سخت  کند. (ناظم  الاطباء). خراشید...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِ) کتگ . کت . کث . کذ. کد. کنده . کند. گند. گنده . جَند. جنده . غَند. (یادداشت  مؤلف ).بمعنی  خانه  باشد همچون  بتکده . (برها...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        سنسکریت: keta؛ اوستایی: kata؛ سغدی: kate؛ پارتی و مانوی: kadag؛ پهلوی: kadag، katak. ***فانکو آدینات 09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ادب کده . [ اَ دَ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) جای  ادب . ادب گاه  : در این  ادب کده  جز سر بهیچ  جا مگذارتمام  خاک  دل  افتاده  است  پا مگذار.میرزا بیدل ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        جفا کده . [ ج َ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) مرادف  ستم کده . (آنندراج ). جائی  که  در آن  ستم  و جفا و آزار روا دارند. آنجا که  ستم  کنند. آنجا که  بیداد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شفق کده . [ ش َ ف َ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) شفق جلوه . شفق زار. شفقستان . چیزی  سرخ  و گلگون . (از ناظم  الاطباء). و رجوع  به  مترادفات  کلمه  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        صنم کده . [ ص َ ن َ ک َ دَ / دِ ] (اِمرکب ) بتکده . بتخانه . جای  بت . صنم خانه  : از جوش  کفر من  شده  کنعان  صنم کده از بس که  ما اطاعت  فرزند می کن...