اجازه ویرایش برای همه اعضا

زرکلی خیرالدین

نویسه گردانی: ZRKLY ḴYRʼLDYN
خیرالدّین زِرِکْلی (۲۵ ژوئن ۱۸۹۳، بیروت – ۲۵ نوامبر ۱۹۷۶، قاهره) نویسنده، شاعر، تاریخ‌نگار و زندگی‌نامه‌نویس برجستهٔ سوری صاحب الأعلام زرکلی. زِرِکلى، مورخ، ادیب، شاعر و سیاستمدار سورى. خیرالدینبن محمودبن محمدبن علىبن فارس زرکلى دمشقى در 9 ذیحجه 1310/25 ژوئن 1893 در بیروت به دنیا آمد. زرکلى از یکسو اظهار کرده که اصل و نسبش به حضرت على علیهالسلام مىرسد (علاونه، 1423، ص10) و از سوى دیگر اجداد خود را از عربهاى خوارج ازارقه معرفى کردهاست که پس از شورش از بیم ریشهکن شدن بهدست مهلّببن ابىصفره حاکم اموى در قرن اول هجرى از بصره به منطقه کردنشین فعلى عراق مهاجرت کردند. یکى از اجداد وى به نام حسنالازرقى در ماردین (واقع در ترکیه کنونى) سکنا گزید و در آنجا با کردها وصلت کرد. سپس بخشى از این خاندان در محله کردنشین دمشق سکونت یافتند. این محله به نام زرقیه معروف شد و ساکنان آن با استفاده از پسوند نسبت ترکىِ «لى»، زرقلیه یا زرکلیه خوانده شدند. زرکلىها از خانوادههاى معروف و ثروتمند کرد بودند. محمود زرکلى، پدر خیرالدین، که دمشقى بود، به تجارت در بیروت اشتغال داشت. خیرالدین در هفت سالگى به همراه خانوادهاش از بیروت به دمشق رفت. او دوره ابتدایى را در مدارس دمشق گذراند و پس از پایان تحصیل در دبیرستان هاشمیه، در همانجا به تدریس پرداخت. ازجمله استادان وى در دوران تحصیل، جمالالدین قاسمى*، طاهر الجزائرى*، محمد کردعلى*، عبدالقادر بدران و محمدکامل قصاب بودند (زرکلى، ج 8، ص 267؛ حَمَد جاسر، 1397، ص 629؛ علاونه، 1423، ص 9ـ14، 15؛ شکرى فیصل، ص 119ـ121). زرکلى تحصیلاتش را در رشته زبان فرانسه در دانشکده علمانیه در بیروت بهپایان برد و در همان دانشکده به تدریس تاریخ و ادبیات عرب پرداخت. او از نوجوانى به سرودن شعر و نویسندگى علاقهمند بود. ازاینرو در 1330/1912 در دمشق هفتهنامه الأصمعى را ــکه برگرفته از نام عبدالملکبن قریب اصمعى* لغوى و ادیب برجسته قرن دوم بودــ چاپ و منتشر کرد. پس از چندى حکومت عثمانى هفتهنامه را بهسبب چاپ تصویرى توهینآمیز از مأمون عباسى، تعطیل کرد (عیسى فتوح، ص 342؛ بیومى، ج 3، ص 134؛ سامى دَهّان، ص 146). زرکلى در 1334/1916 بهخدمت سربازى فراخوانده شد، اما پس از شش ماه گریخت و مورد تعقیب قرار گرفت. سپس، چهار قصیده در مدح جمالپاشا، والى عثمانى در شام، سرود و جمالپاشا نیز وى را از سربازى معاف کرد. پس از پایان جنگ جهانى اول (1332ـ1336/ 1914ـ1918) زرکلى روزنامه لسانالعرب را منتشر کرد، اما پس از اندکى این روزنامه را به دیگرى واگذار و با همکارى یوسف حیدر روزنامه المفید را منتشر کرد. با ورود فرانسویان به دمشق در 1338/1920 و سقوط حکومت امیر فیصل (فرزند شریف حسین هاشمى) در سوریه، زرکلى با سرودن اشعار حماسى، مردم را برضد اشغالگران برمىانگیخت. او آنان را به مقاومت و قیام فراخواند و از سیاستهاى فرانسه و انگلستان در سرزمینهاى عربى پس از فروپاشى حکومت عثمانى انتقاد کرد. او پس از مدتى بهسبب نگرانى از اینکه فرانسویها وى را دستگیر کنند، به فلسطین و سپس مصر رفت. فرانسویها نیز وى را غیابى به اعدام و مصادره اموال محکوم کردند (عیسى فتوح، همانجا؛ کیالى، ص 259؛ علاونه، 1423، ص 15ـ16؛ زحلاوى، ص 54). در 6 محرّم 1339/20 سپتامبر 1920 زرکلى به دعوت شریف حسینبن على*، والى حجاز، بهآنجا رفت و پس از چهار ماه اقامت به قاهره بازگشت. او مناسبات نزدیکى با شریف حسین داشت و قیام وى برضد حکومت عثمانى و تلاشش براى تأسیس دولت عربى متحد را مىستود. او یک سال بعد به تابعیت حجاز در آمد و مقیم آنجا شد. سپس شریف حسین به او مأموریت داد به پسرش عبداللّهبن حسین* در اداره امور اردن کمک کند. زرکلى در 1300ـ1302ش/ 1921ـ 1923 بازرس معارف در حکومت اردن و سپس رئیس دفتر نخستوزیر اردن شد (زحلاوى، همانجا؛ عبداللطیف ارناؤوط، ص 198؛ علاونه، 1423، ص 17ـ19، 158، 165). براثر انتقادهاى مکرر زرکلى از سیاستهاى سازشکارانه ملکعبداللّهبن حسین در تعامل با انگلستان و بىتوجهى وى به خواستهاى ملىگرایان، زرکلى از مناصب خود برکنار شد و به زندان افتاد، اما پس از مدتى آزاد شد، به قاهره رفت و به فعالیتهاى فرهنگى پرداخت. او در 1302ش/ 1923 مؤسسه انتشاراتىِ المطبعة العربیة را تأسیس کرد و افزون بر چاپ مجموعهاى از کتابهاى ارزنده آن دوره، چهار جلد از کتابهایش، ازجمله دیوان اشعار، را نیز منتشر کرد. زرکلى در 1309ش/1930 به بیتالمقدّس رفت و با دوستانش، روزنامه الحیاة را تأسیس کرد. او در این روزنامه از اقدامات انگلیسیها در فلسطین و کمکشان به مهاجرت یهودیان انتقاد کرد و به همین سبب انگلیسیها روزنامه را تعطیل کردند. پس از آن، زرکلى در 1313ش/ 1934 به همراه ابراهیم طوقان*، روزنامهنگار و شاعر فلسطینى، روزنامه الدفاع را در یافا (واقع در فلسطین) منتشر کرد (زرکلى، ج 8، ص 268؛ کیالى، ص 260ـ261؛ علاونه، 1423، ص20ـ22؛ شکرى فیصل، ص 124). زرکلى با دولتمردان عربستانسعودى در زمان عبدالعزیزبن سعود* و جانشینانش مناسبات نزدیکى برقرار کرد. در همان سال وى در دفتر نمایندگى دولت عربستانسعودى در قاهره مشاور شد و حدود هجده سال در این سمت باقىماند. زرکلى نماینده دولت عربستانسعودى در مذاکرات مقدماتى تأسیس اتحادیه عرب و تدوین منشور آن در 1324ش/ 1945 در قاهره بود و از 1325ش/1946 به سرپرستى وزارت امورخارجه سعودى در جدّه برگزیده شد. او در 1330ش/1951 نیز نماینده دائم عربستانسعودى در اتحادیه عرب گردید و تا 1336ش/1957 عهدهدار این سمت بود. زرکلى همچنین در سالهاى 1336ـ1342ش/1957ـ1963 سفیر عربستانسعودى در مغرب بود (زرکلى، همانجا؛ حمد جاسر، 1397، ص630؛ علاونه، 1423، ص 23؛ عبداللطیف ارناؤوط، همانجا) و در این دوره، مناسباتى با محمد پنجم* (حک : 1306ـ1332ش/ 1927ـ1953)، شاه مغرب، برقرار کرد. بهعلاوه، او در آنجا با شمارى از علما و بزرگان مغرب آشنا شد و زندگینامه بسیارى از شخصیتهاى مغرب و اندلس را با بهرهگیرى از منابع معتبر آن کشور نوشت (بیومى، ج 3، ص 144؛ علاونه، 1423، ص 23ـ24). در 1342ش/1963، زرکلى در پى بیمارى قلبى به ریاض بازگشت و پس از کنارهگیرى از مناصب سیاسى به فعالیتهاى پژوهشى پرداخت. او براى این کار در بیروت مستقر شد و شمارى از آثار مهم خود را تألیف کرد. در 1355ش/ 1976، زرکلى براى درمان به قاهره رفت و در 3 ذیحجه 1396 (1355ش)/ 25 نوامبر 1976 در همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد (محمد خیر رمضان یوسف، ج 1، ص 167؛ علاونه، 1423، ص 24ـ25؛ نزار اباظه و محمد ریاض مالح، ص 6). زرکلى آثار مهم و متعددى در زمینه ادبیات و تاریخ دارد و از برجستهترین شخصیتهاى علمى و ادبى جهان عرب است. او لغوى، ادیب، شاعر و مورخ بود و در مراکز علمى مختلفى از جمله المجمع العلمى العربى (مجمع علمى عربى) در دمشق در 1309ش/1930، مجمع اللغة العربیه (فرهنگستان زبان عربى) در قاهره در 1325ش/1946 و المجمع العلمى العراقى (مجمع علمى عراق) در 1339ش/1960 عضو بود (عبداللطیف ارناؤوط، همانجا؛ سامى دهّان، ص 150؛ علاونه، 1423، ص 26ـ27). زرکلى سفرهاى زیادى به کشورهاى گوناگون مانند انگلستان، فرانسه، امریکا، یونان، ایتالیا، ترکیه، سویس و تونس کرد و نسخههاى خطى درخور توجهى را گردآورد که حاصل آن، تأسیس دو کتابخانه بزرگ در قاهره و بیروت بود (حمد جاسر، 1397، ص 631؛ علاونه، 1423، ص 27ـ29؛ زرکلى، ج 8، ص 269). آثار چاپ شده او عبارتاند از: دیوان اشعار که جلد اول آن در 1304ش/ 1925 و مجموعه کامل این اشعار در 1359ش/1980 بهچاپ رسید؛ شبهالجزیرة فى عهد الملک عبدالعزیز (شبهجزیره در دوره ملک عبدالعزیز) در چهار بخش و دو مجلد؛ عامان فى عمان (دو سال در عمان) که شامل خاطرات وى در دو سال اقامتش در اردن است؛ ما رأیت و ما سمعت (آنچه دیدم و آنچه شنیدم) که سفرنامهاش از دمشق تا طائف در سال 1338/1920 و بازگشت دوباره وى به قاهره است؛ الوجیز فى سیرةالملک عبدالعزیز (مختصرى از زندگینامه ملک عبدالعزیز) که درباره زندگى عبدالعزیز، پادشاه عربستان، است (← زرکلى، ج 8، ص 269ـ270؛ سامى دهّان، ص 151؛ محمد خیر رمضان یوسف، ج 1، ص 167؛ علاونه، 1423، ص 39، 104ـ172). زرکلى کتابهاى دیگرى نوشتهاست که بهصورت دستخط بوده و تاکنون چاپ نشدهاند، این آثار عبارتاند از: ادب البداة (ادبیات بادیهنشینان)، الأمثال، حکمةالشعر و سحر البیان (حکمت شعر و جادوى کلام)، دروس الانشاء، شعراء العرب فى القرن الرابععشر (شاعران عرب در قرن چهاردهم)، صفحة مجهولة من تاریخ سوریة فى العهد الفیصلى (دوره مجهول از تاریخ سوریه در دوران امیرفیصل)، معجم ما لیس فىالمعاجم (فرهنگ آنچه در دیگر فرهنگها نیست)، القواعد العربیة، الملک عبدالعزیز فى ذمة التاریخ (ملک عبدالعزیز بخشى از گذشته)، الملک حسین: نسبه و ترجمته و اخلاقه و عاداته (ملکحسین : اصل و نسب، شرححال، اخلاق و عادات؛ زرکلى، ج 8، ص 269ـ270؛ علاونه، 1423، ص 39ـ40؛ محمد خیر رمضان یوسف، همانجا). بىتردید آوازه زرکلى به سبب کتاب مشهور الاعلام: قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین است. او از 1330/1912 نگارش این اثر سترگ را آغاز کرد و بیش از شصت سال به تصحیح و ویرایش آن مشغول بود. این کتاب دایرةالمعارفى، حاوى زندگینامه بیش از پانزدههزار شخصیت با ذکر آثار آنان است که با عباراتى شیوا و موجز آمدهاست. زرکلى در مقدمه جلد اول، شیوه نگارش اثرش را بیان کرده که تنظیم مدخلهاى آن بهصورت الفبایى نام اشخاص با رعایت تقدم تاریخ وفات و نه اسم اشهر و نسب و لقب آنان، بودهاست. او با توجه به نقدهاى صاحبنظران، کاستیهاى الاعلام را در کتابى به نام الاعلام بِمَن لیس فى الأَعلام تهیه کرد، اما در اواخر عمرش تصمیم گرفت این مطالب را در خود کتاب الاعلام درج کند (حمد جاسر، 1397، ص 631؛ زرکلى، ج 1، ص 13؛ علاونه، 1418، ص 5، 12؛ همو، 1423، ص 43). الاعلام از نظر جامعیت و سبک دایرةالمعارفى ممتاز است و بسیارى از بزرگان علم و ادب آن را تمجید کردهاند (← حمد جاسر، 1390، ص 93ـ94؛ محمدبن عبداللّه رشید، ص 13؛ علاونه، 1418، ص 9ـ11؛ نزار اباظه و محمد ریاض مالح، ص 5)، هرچند نواقص و اشکالاتى در آن وجود دارد، ازجمله اختصار بیش از حد مطالب، غفلت از ذکر نام پیامبرانى که نامشان در قرآن آمدهاست، و بىتوجهى در بیان زندگینامه مشاهیر قدیم و جدید. تمرکز زرکلى در این کتاب بر اعلام عرب اعم از شیعه و سنّى و مستشرقان است (علاونه، 1418، ص 13؛ عربى دائز، ص 11ـ13)، البته شرححال علماى شیعه ایرانى ساکن نجف، مانند آخوند خراسانى و آیتاللّه محمدحسین نائینى، در الاعلام (به ترتیب در ج 7، ص 11، ج 2، ص 240) آمدهاست. چاپ نخست الاعلام در سه مجلد، در 1306ش/1927 در چاپخانه خود او در قاهره انجام گرفت و پس از سى سال تلاش در 1336ش/1957 در ده مجلد منتشر شد که جلد آخر آن با عنوان مستدرکات شامل تصحیح خطاها و اشتباهات بود. چاپ سوم الاعلام در یازده مجلد براساس چاپ دوم با اندکى تصحیح در 1348ش/1969 در بیروت منتشر شد. چاپ چهارم کتاب ــکه شامل اصل کتاب و تمام مستدرکات و اضافات و مطالب کتاب الاعلام بِمَن لیس فى الأعلام است ــ همراه با تصاویر و دیگر دستخطهاى اصحاب تراجم، پس از مرگ مؤلف در 1358ش/1979 در هشت مجلد در بیروت به چاپ رسید که اساس چاپهاى بعدى الأعلام قرار گرفت (زرکلى، ج 1، ص 8، 11، مقدمه زهیر فتحاللّه، ص 5ـ6؛ کیالى، ص 260 و پانویس 1؛ محمدبن عبداللّه رشید، ص 15). همچنین محمد خیر رمضان یوسف در 1381ش/ 2002، تتمة الاعلام للزرکلى، شامل شرححالهاى متوفیان بین 1355ش/ 1976 تا 1374ش/ 1995، را تألیف کرد. با وجود اهمیت زیاد اعلام زرکلى، تاکنون نقد و بررسى عالمانهاى به زبان فارسى در باب این اثر صورت نگرفتهاست. منابع : محمدرجب بیومى، النهضة الاسلامیة فى سیر اعلامها المعاصرین، دمشق 1415ـ1420/1995ـ1999؛ حَمَد جاسر، «خیرالدین الزرکلى: 1310ـ 1396»، العرب، ج 11، ش 7 و 8 (محرّم و صفر 1397)؛ همو، «مکتبةالعرب»، در همان، ج 5، ش 1 (رجب 1390)؛ حبیب الیاس زحلاوى، «دیوان خیرالدین الزرکلى: کلمة فیه، و لمحة من تاریخ حیاة صاحبه»، الزهراء، ج 2، ش 1 (محرّم 1344)؛ خیرالدین زِرِکْلى، الاعلام، بیروت 1984؛ سامى دَهّان، الشعراء الاعلام فى سوریّة، بیروت 1968؛ شکرى فیصل، «خیرالدین الزرکلى: بین الشعر والنثر»، المعرفة، ش 195 (ایار 1978)؛ عبداللطیف ارناؤوط، «الشاعر: خیرالدین الزرکلى، 1893ـ1976»، در همان، ش 507 (ذیقعده 1426)؛ عربى دائز، معالعلامة الزرکلى فى کتابه الاعلام: تنبیهات جدیدة على مواضع من الکتاب، ریاض 1429؛ احمد علاونه، خیرالدین الزرکلى: 1309ـ 1396ه / 1893ـ1976م، المورخ الادیب الشاعر صاحب کتاب الاعلام، دمشق 1423/2002؛ همو، ذیل الاعلام، جده 1418/1998؛ عیسى فتوح، «خیرالدین الزرکلى... شاعرالشام : 1893ـ 1976»، المعرفة، ش 532 (ذیحجه 1428)؛ سامى کیالى، الادب العربى المعاصر فى سوریة: 1850ـ 1950، قاهره ] 1968[؛ محمدبن عبداللّه رشید، الاعلام بتصحیح کتاب الاعلام، ریاض 1422/2001؛ محمد خیر رمضان یوسف، تتمة الاعلام للزرکلى، بیروت 1422/2002؛ نزار اباظه و محمد ریاض مالح، اتمام الاعلام: ذیل لکتاب الاعلام لخیرالدین الزرکلى، بیروت 1999. / ستار عودى /
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.