اجازه ویرایش برای همه اعضا

فرخنده فال

نویسه گردانی: FRḴNDH FAL
فرخنده فال /farxondefāl/ ۱. خوش‌طالع؛ خوشبخت: ◻︎ شنید این سخن پیر فرخنده‌فال / سخن‌دان بُوَد مرد دیرینه‌سال (سعدی۱: ۱۰۶)، ۲. مبارک؛ خوش‌یمن: ◻︎ برخاست بوی گل ز در آشتی درآی / ای نوبهار ما رخ فرخنده‌فال تو(حافظ: ۸۱۶). فرهنگ فارسی عمید
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.