اجازه ویرایش برای همه اعضا

جگر

نویسه گردانی: JGR
جگر /jegar/ ۱. (زیست‌شناسی) یکی از اعضای درون بدن انسان و بعضی حیوانات به رنگ سرخ تیره و در بدن انسان در پهلوی راست زیر حجاب حاجز قرار دارد و صفرا از آن مترشح می‌شود و نقش مهمی در سوخت‌وساز مواد سفیده‌ای و چربی دارد. وزنش در حدود یک‌ونیم تا دو کیلوگرم و معادل یک‌سی‌ام وزن بدن است؛ کبد. ۲. [عامیانه، مجاز] جرئت. ۳. [عامیانه، مجاز] شخص بسیار دوست‌داشتنی و محبوب. ۴. (زیست‌شناسی) کبد گاو، گوساله، و گوسفند که از غذاهای مقوی و دارای مقدار زیاد ویتامین A، C، و D است؛ جگر سیاه. ۵. [قدیمی، مجاز] غم‌وغصه: ◻︎ قسم هر روزش بیاید بی‌جگر / حاجتش نَبْوَد تقاضای دگر (مولوی: ۷۵). دَردا که از آن آهوی مِشکین سیه چَشم چون نافِه‌ بَسی خونِ دِلَم دَر جگر افتاد حافظ ⟨ جگر داشتن: (مصدر لازم) [مجاز] جرئت داشتن؛ دلیر بودن. فرهنگ فارسی عمید مترادف و متضاد ۱. ریه، شش، کبد ۲. عزیز، نازنین ۳. دلاوری، دلیری، شجاعت
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
جگر. [ ج ِ گ َ ] (اِ) کبد. (برهان ) (آنندراج ) (بهارعجم ). ۞ جزئی است از اجزای بدن انسان و حیوان که در داخل شکم است و متصل به دل و شش ....
بی جگر. [ ج ِ گ َ ] (ص مرکب ) بی جرأت و بیمناک . (ناظم الاطباء). بزدل . (آنندراج ).
سگ جگر. [ س َ ج ِ گ َ ] (ص مرکب ) به معنی سگ جان است که سخت جان و محنت کش باشد. (برهان ). || کنایه از موذی و بیرحم و سخت دل . (آنندراج ) ...
سیه جگر. [ ی َه ْ ج ِ گ َ ] (ص مرکب ) غمگین . سیاه درون : همچو آئینه از نفاق درون تازه روی و سیه جگر مائیم .خاقانی .
کوه جگر. [ ج ِ گ َ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم صاحب حوصله و دلیر و شجاع باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). کنایه از مردم شجاع و دلاور. (آنندراج ). ...
جگر خون. {جِ گَ ر}. (ص. مر.). خونین جگر. ماتم زده. دل سوخته. اندوه گین ، غمگین. غمین. غم زده.
هپاتیت - کنایه از انواع بیماری های هپاتیت.
ساده جگر. [ دَ / دِ ج ِ گ َ ] (ص مرکب ) کنایه از مرد خفیف العقل ۞ . (بهار عجم ) (آنندراج ). ساده لوح . ساده دل . سینه صاف . کنایه از مردم خفیف ا...
لای جگر. [ ی ِ ج ِ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خون جگر است . (آنندراج ) : آنجا که دیده سیر ز لای جگر بودسائل دگربخواب نبیند کریم ...
خون جگر. [ ن ِج ِ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از غم و غصه .(برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : ز خون جگر کرد لعل آب رابیاورد آن...
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.