الله
نویسه گردانی:
ʼLLH
الله. (اَ لْ لا) [ ع . ] (اِ.)ایزد، خدا، معبود یگانه . ؛~ُ اعلم خدا داناتر است . (هنگامی که نسبت به موضوعی شک و تردید است ). ؛~ اکبر الف - خدا بزرگ تر است . (هنگام تعجب ، عصبانیت و تأیید گفته می شود). ب - بخشی از اذان و نماز است . فرهنگ فارسی معین. //////////////////////////////////////////////////////////////////////////// چَند پویَد به هوای تو ز هَر سو حافظ یسَّرَ الله طَریقا بک یا مُلتَمَسی /////////////////////////////// حافظ
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
الله . [ اُ ل َ ل َ ] (اِخ ) نام موضعی است . (یادداشت مؤلف ).
اللـه اللـه /'allāhallāh/ (شبه جمله) [عربی] [قدیمی] ۱. زنهار؛ زینهار؛ الحذر؛ بترس از خدا. Δ در مقام تحذیر و هنگامی که کسی سخنی بگوید یا کاری کند که رو...
یا الله. ( ندا ) ۱ - ای خدا. ( در موقع استمداد و استغاثه یا ورود به خانه/اطاق/سرا/حرم برای هشدار به نامحرمان، بر زبان آرند) . ۲ - عجله کن بشتاب. شتاب ...
اگر شخص هدایت تشریعی ( اولیه ) را نپذیرد و در گمراهی و کجروی خود باقی بماند، ضل الله شامل او میشود و خداوند او را به حال خود وا میگذارد ، چون ضلالت مت...
حق الله: بخش آفریدگار یگانه، رسد بیچون و بی مانند ./
آمده از بخش دادگستری قرآن بزرگ بالندجایگاه یکتای بی همتای بیمانند
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
روح الله. (معنی لغوی) روح خداوند. (اِ.خ.) نامی که پیامبر مسیحیان، حضرت مسیح (ع)، بدان معروف است. این امکان وجود دارد که عبارتِ روح القُدُس، شخصیت سوم ...
حُجّت الله. نمودار خدا، برهان خدا. رجوع شود به حجت. «حجت الله» به عنوان اسم برای پسران در میان فارسی زبانان رایج است.