اجازه ویرایش برای همه اعضا

کتیرا

نویسه گردانی: KTYRʼ
باز کننده ی مویرگها و برطرف کننده ی خستگی یا کم آوردن هنگام بالا رفتن از کوه. یک روز که به کوهستان رفته بودیم، در میان راه تکه ای به اندازه ی یک بند انگشت از شیره ی تازه بیرون زده ی درختچه ی گون (که همان کتیراست) را که نرم بود خوردم تا ببینم چه مزه ای و تاثیری بر پیکر ما دارد. پانزده دقیقه ی بعد، دریافتم که انگار ماده ای نیرو زا خورده ام و در بالا رفتن هیچ خسته نمی شدم. گفتم شاید من این جوری باشم. هفته ی بعد به چند تن از همنوردانم که حرکت کندی در بالا رفتن داشتند پیشنهاد کردم بخورند و آنها هم خوردند و همان تاثیر را روی آنها نیز گذاشت. هفته ی بعد یکی از آنها گفت: «من تا دو روز پس از کوهنوردی همیشه سردرد سبکی داشتم؛ ولی هفته ی گذشته که کتیرا خوردم دیگر دچار سردرد نشدم.»
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کتیرا. [ ک َ ] (اِ) ۞ کتیراء. کثیراء. (منتهی الارب ) (بحر الجواهر). کتیره . (بحرالجواهر). صمغ قتاد است یا رطوبتی که از بیخ نوعی از درخت که ب...
کتیرا زدن . [ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) تیغ زدن گون تا صمغ آن که کتیرا باشد بیرون آید. کتیرا گرفتن .
کتیرا گرفتن . [ ک َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) گرفتن و گرد آوردن صمغ کتیرا از بوته .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.