هخامنش
نویسه گردانی:
HḴAMNŠ
درود هخامنش: هَخ(از ریشه سانسکریت هک، حق، درست، رهبری) + ا(پسوند نامواژساز) + من(اندیشه، مت) + ِش(پسوند کارواژساز) واژه حق یک واژه ی پارسی است و هَخ بوده است از این ریشه، کارواژه هاختن را نیز داریم. هاختن به مانای هدایت و رهبری واژه هدایت نیز واژه ای اوستایی است. هد(سر، همریشه با Head در انگلیک) + آیت(گونه باستانی کارواژه آمدن) از ریشه هد: هدف: هد + ف(پسوند نامواژساز) هدس(حدس): هد + س(پسوند نامواژساز) هادی: هاد(هد) + ی(پسوند نامواژساز) خدنگ(هدنگ): هد + َنگ(پسوند نامواژساز) در گویش مازنی به کسی که کار کودَنانه(احمقانه) انجام دهد، خدنگ گویند.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
هخامنش . [ هََ م َ ن ِ ] (اِخ ) یا هخامنیش ۞ ، در پارسی باستان مرکب از دو جزء است . جزء اول هخی ۞ به معنی دوست و یار و جزء دوم منیش ۞ ا...
بالاگریوه دیار هخامنش
کی لُهراسب هخامنشی ، لُرس ،کورِش ، شهر لور در شمال اندیمشک ، نام خود اندیمشک (اندامش ) ،شهر شاپور خواست( خرم آباد ) ، پل شاپو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ایل بالاگریوه از چند طایفه تشکیل می شود که همه از نسل فردی به اسم کرم کلهر هستند : ایلکُردعلیوند ، ایل مرادعلیوند ( شیرولی وند ، برجعلی وند ، گنجعلی ...