ابن شاکر کتبی
نویسه گردانی:
ʼBN ŠAKR KTBY
محمد ابن شاکر (۱۲۸۷م-۱۳۶۳م) تاریخنگار و کاتب عرب بود.[۱] در بازرگانی کتاب دستی داشت، از این رو به کُتبی نیز شهرت یافت. آثار عیون التواریخ: مجموعه زندگینامهٔ ردهبندی شده برپایهٔ تاریخ روضة الأزهار فی حدیقة الأشعار فوات الوفیات والذیل علیها: این اثر او، مجموعه زندگینامهٔ افرادی است که ابن خلکان در وفیات الأعیان، آنان را ذکر نکرده است. منابع بعلبکی، منیر (۱۹۹۲). فرهنگزندگینامهٔ المورد. بیروت: دارالعلم للملایین. ص. ۸–۲۷. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک) پیوند به بیرون در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ابن شاکر موجود است. دادههای کتابخانهای ویرایش در ویکیداده درگاه: زندگینامه نبو زبان و ادبیات عربی در دوران عبّاسی و مملوکی ردهها: تاریخنگاران اهل سوریه درگذشتگان ۱۳۶۳ (میلادی)درگذشتگان ۷۶۴ (قمری)زادگان ۱۲۸۷ (میلادی)زادگان ۶۸۶ (قمری)زندگینامهنویسان اهل سوریه نویسندگان عربی سده ۱۳ (میلادی)نویسندگان عربی سده ۱۴ (میلادی) این صفحه آخرینبار در ۵ مارس ۲۰۲۰ ساعت ۲۱:۴۳ ویرایش شدهاست. ///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////// ابن شاکر کتبی، محمد بن شاکر اشتراک در: ابن شاکر کتبی، محمد بن شاکر نام ابن شاکر کتبی، محمد بن شاکر نامهای دیگر ابن شاکر، ابو عبدالله صلاح الدین محمد بن شاکر ابن شاکر الکتبی، محمد بن شاکر کتبی، محمد بن شاکر کتبی، صلاح نام پدر شاکر متولد محل تولد «داریا»، از روستاهاى اطراف دمشق زاده رحلت 764 ق اساتید ابن شحنه ابوالحجاج یوسف بن عبدالرحمان المزى شمسالدین ذهبى برخی آثار فوات الوفیات و الذیل علیها فوات الوفیات کد مؤلف AUTHORCODE04084AUTHORCODE صلاحالدین ابوعبدالله محمد بن شاکر بن احمد بن عبدالرحمن بن شاکر بن هارون بن شاکر دارانى (د 764ق/1363م)، مورخ و ادیب دمشقى است. حاجى خلیفه لقب او را فخرالدین یاد کردهاست. از جزئیات زندگى وى، اطلاعات دقیقى در دست نیست. محتویات ولادت از شهرت او به دارانى چنین بر مىآید که در «داریا»، از روستاهاى اطراف دمشق زاده شده و سپس به شهر دمشق منتقل شده است. سال تولد وى روشن نیست، اما در منابع جدید، آن را 681ق/ 1282م یا 686ق/ 1287م ضبط کردهاند، ولى معلوم نیست این دو رقم، از کدام منابع برگرفته شده است. اساتید به هر حال او از ابوالعباس الحجّار معروف به ابن شحنه (د 730ق1330/م) و ابوالحجاج یوسف بن عبدالرحمان المزى (د742ق1341/م) و شمسالدین ذهبى حدیث شنید. او چنانکه خود گفته، به مطالعۀ آثار تاریخى علاقۀ بسیار داشت و چون از زن و فرزند فارغ بود، دست به تصنیف گشود، اما ظاهراً در ادب دستى قوى نداشت و اصول نحوى و لغوى را در نوشتههاى خود رعایت نمىکرد. ابن حجر متذکر شده که ابن شاکر در آغاز کار، مردى سخت تهیدست بود و سپس به خرید و فروش و استنساخ کتاب پرداخت و از آن راه ثروتى اندوخت. این شغل که وى را به خواندن کتابها وامىداشت، گذشته از علاقۀ بسیارى که خود وى به کسب دانش نشان مىداد، انبوهى آگاهىهاى تاریخى و تراجم احوال بزرگان دانش و سیاست در اختیار وى گذاشت که حاصل آن را در دو اثر بزرگ او، «فوات الوفیات» و «عیون التواریخ»، مىتوان دید. دو تن از مورخان معاصر وى، از او به نیکى یاد کردهاند. ابن کثیر که لقب او را «لیثى» ذکر کرده، در فن خود یگانۀ روزگارش شمرده و از کوششهاى او در تعلیم و تعلم، سخن گفته و ابن رافع سلامى پس از ذکر مرگ ابن شاکر، او را به جوانمردى ستوده است. این اشارات، آشکارا نظر عباس را مبنى بر آنکه ابن شاکر در میان معاصران خود، به دانش پرآوازه نبود، نقض مىکند. با این همه، به گفتۀ همو، ابن شاکر به شهرت وراقانى چون ابوحیان توحیدى و یاقوت حموى نرسید. ابن شاکر در دمشق درگذشت و ابن کثیر در جامع آنجا بر او نماز گزارد و پیکرش را در مقبرۀ بابالصغیر دمشق به خاک سپردند. ابن شاکر در روزگارى مىزیست که سرزمین شام به رغم آنکه مرکز جنگهاى دراز مدت صلیبى بود و از یورشهاى مغولان، مدت درازى نگذشته بود، از شکوفایى علمى خاصى برخوردارى داشت. نگاهى به دانشمندان معاصر او همچون صفدى، ذهبى، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، سبکىو ابن کثیر و نیز مدارس بسیارى که در آن سرزمین وجود داشت، مانند امینیه، جوزیه، ریحانیه، غزالیه و اشرفیه، بیانگر شرایط ویژۀ محیط علمى است که ابن شاکر در آن رشد یافت و آثارى بزرگ پدید آورد. وفات سال وفات وى، رمضان 764ق مىباشد. آثار عیون التواریخ در شش جلد. در تاریخ اسلام که بر حسب سال تدوین شده است. ابن شاکر این کتاب را از نسب و تولد پیامبر(ص) آغاز کرده و تا وقایع 760 ق1359/م را در آن آورده است. نه تنها از جهت تاریخى، بلکه به سبب کثرت اشعار و شرح حال ادیبان، فقیهان و متکلمان، از ارزش ادبى و علمى نیز برخوردار است. وى در پایان وقایع هر سال، وفیات آن سال را نیز ذکر کرده است. روضة الازهار فی حدیقة الاشعار. کتابى ادبى در یک جلد که بر اساس قوافى ابیات تدوین شده بود. فوات الوفیات و الذیل علیها[۱]. پانویس سجادی، صادق، ج4، ص60. منابع مقاله سجادی، صادق، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377 وابستهها فوات الوفیات و الذیل علیها فوات الوفیات آخرین ویرایش ۲ ماه پیش توسط Hbaghizadeh@noornet.net انجام شدهاست
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.