عالیجاه توشمال
نویسه گردانی:
ʽALYJAH TWŠMAL
عالیجاه توشمال یا امیرالامرا/خان/سر ایل/سرتوشمال به رئیس ایلات بزرگ در ایلام و لرستان گفته می شد و در واقع رئیس کُل (توشمالان شورای سران) یک ایل محسوب می شد که از سوی پادشاه یا حکومت مرکزی ایران منصوب می شد. توشمال یا تُشمال از مناصب حکومتی ایران از دوره صفوی است که با عنوان امیر نیز آمدهاست. در هر ایل چند توشمال حضور داشتند و در زیر نظر رئیس ایل یا عالیجاه توشمال یا سرتوشمال قرار می گرفتند و در مجمع توشمالان شورای سران ایل شرکت می کردند. گرهارد دورفر برای واژه توشمال در زبان مغولی این معانی را ذکر کردهاست: مأمور عالی مقام مَحرم، مأمور جمعآوری مالیات، و فرستاده شاه و وزیر در مجمع نظامیان و دیوانیان عالی مقام. توشمال در ترکی نیز به سالخوردگان با تجربه و وزیر و صاحب منصب عالی مقام نیز اطلاق میشود. توشمالان تحت نظر عالیجاه توشمال در مجمع تصمیم گیری ایلات حضور دارند. از وظایف عمده عالیجاه توشمال افزون بر حفظ امنیت و نظارت بر امور مختلف ایل که از طریق پلیس و انتظامات صورت میگرفت و همچنین جمعآوری مالیات مرسوم بود. عنوان کریم خان زند، توشمال بود و او را عالیجاه توشمال کریم میخواندند که در آن دوره به معنای «سر ایل» و «بزرگتر قوم» بود. محمد هاشم آصف (رستم الحکما) نام توشمال کریم زند بکله پادشاه زندیان را در میان پهلوانان و عیاران صاحب نام در کتاب رستمالتواریخ ذکر کردهاست. ... و از هر طرف سر ایلان طاغی و یاغی مانند توشمال کریمخان زند و امثالش در منازعه با همدیگر هلاک حرث و نسل نمایند و در کشمکش ملک و مال و جاه و جلال جنگ و جدال کنند. در کتاب رستمالتواریخ در ارتباط با عنوان عالیجاه توشمال و کشته شدن علیمردان خان بختیاری به دست عالیجاه توشمال کریمخان زند چنین آمدهاست: اما بعد چون عالیجاه توشمال کریم خان زند وکیل الدولهٔ زند همت بلند، حسب الحکم عالیجاه علیمردان خان بختیاری به جانب فارس با دبدبه و کوکبه و دستگاه شاهانه رفته… به تهیهٔ اسباب ریاست و آلات فرمانروایی مشغول گردیده مخالف دستور العمل علیمردان خان رفتار مینمود، کیفیت رفتارش را جاسوسان هوشمند به عرض عالیجاه علیمردان خان مختارالدوله رساندند… آن عالیجاه خندید و گفت میفرستم چکمههایش را پر از ریگ به گردنش انداخته و با دست بسته و خواری بیاورندش… سپس شروع نمود به مذمت توشمال کریم خان و نسبت نمک به حرامی و خیانت به او داده و دشنام بسیار به او گفت… خوانین زند از او رنجیدند و خبر به توشمال کریم خان رساندند… محمد خان زند دوستدار کریم خان در نبرد علیمردان خان بختیاری را بشکست و خوانین زند شمشیرها را برآوردند و توابع علیمردان خان بختیاری را قتل و غارت کردند… عالیجاه کریم خان زند قوت و استعدادش بیش شده و والا جاه شاه اسماعیل مذکور را بر مسند شاهی نشانیده و او را شاه در همه امور ساکت و بیاختیار و خود وکیل صاحب اختیار و فرمانروای کامکار شد. عباس عزاوی محقق عراقی در ذکر رویدادهای سالهای ۸۱۴ تا ۹۴۱ ه. ق، حاکم موصل را توشمال زینل معرفی کردهاست. در فرهنگ سه زبانه سده سیزدهم/ نوزدهم، توشمال بهمعنای وزیر و گماشته و نیز صاحب منصبی به کار رفته که مسئولیت دخل و خرج را بر عهده داشتهاست. در زمان شاه عباس اول (۹۹۶–۱۰۳۸)، توشمال باشی در امور سیاسیهم دخالت میکردهاست. زینلبیگ بیگدلی شاملو و توشمال باشی، سفیر شاه عباس به دربار جهانگیر در هند، تأثیر بسزایی در مسئله قندهار و حمله صفویان به آنجا داشتهاست. در سندی از سلطان حیدر، پدر شاه اسماعیل یکم از توشمالان در کنار داروغهها و ملکها و والیان نام برده شدهاست. منابع: مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ (۱۳۷۸). سازمان اداری حکومت صفوی، یا، تحقیقات و حواشی و تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکره الملوک، ترجمه مسعود رجب نیا. تهران: تهران: انتشارات امیرکبیر. صص. ۵–۲۵. نقیب زاده، احمد (۱۳۸۰). دولت رضا شاه و نظام ایلی (تأثیر ساختار دولت مطلقه رضا شاه بر نفوذ قبایل و عشایر). تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی. طیبی، حشمت الله (۱۳۸۰). جامعهشناسی ایلات و عشایر. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۳۲۹. آصف (رستم الحکما)، محمد هاشم (۱۳۴۸). رستم التواریخ. تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی با همکاری انتشارات امیرکبیر. صص. ۱۰۵ و ۲۵۶–۲۵۸ و ۲۶۹ و ۳۶۷. اسکندر منشی (۱۳۸۲). عالم آرای عباسی، جلد ۲. تهران: امیرکبیر. صص. ۹۵۰–۹۵۱. عزاوی، عباس (۱۳۸۳؛ ۱۴۲۵). تاریخ العراق بین احتلالین، جلد ۳؛ حکومت الترکمانیه. بغداد؛ قم: مکتب الحیدریه. ص. ۹۶. Minorsky، V (۱۹۳۷–۱۹۳۹). A Soyurghal of Qasim b.Jahangir Aqqoyunlu. BSO A.S. صص. IX. Doerfer، Gerhard. Turkische und mongolische Elemente im Neupersischen, Wiesbaden 1963. pp. 269-271-.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.