اجازه ویرایش برای همه اعضا

لوو

نویسه گردانی: LWW
لُوو در گویش رودباری به معنای دهان است
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
ایناق لو. (اِخ ) طایفه ای از طوایف ایل قشقایی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82).
تاتم لو. (اِخ ) تیره ای از ایل نفر می باشد و ایل نفر یکی از ایلات خمسه ٔ فارس است : ایلات خمسه مرکبند از پنج ایل بزرگ (اینانلو، بهارلو، عر...
کلیشان لو. [ ] (اِخ ) از ایلهای اطراف خلخال و مرکب از 200 خانوار است . ییلاق و قشلاق ندارند و زارع هستند. (از جغرافیای سیاسی ایران ص 108).
قراجه لو. [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . واقع در 22500 گزی شمال خاوری ارومیه و 9000 گزی خاور شوسه ٔ ارومی...
قراجه لو. [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر.واقع در 16هزارگزی خاور اهر و 2000 گزی شوسه ٔ اهر به خیاو. موقع جغرافیا...
گورچین لو. [ گ ُ وُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراسکند شهرستان تبریز که در 18 هزارگزی جنوب باختری سراسکند و 12 هزارگزی شوسه ٔ سراسکند به سیاه ...
گاومیش لو. (اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل ، در 50 هزارگزی شمال بیله سوار و 2 هزارگزی شوسه ٔ بیله سوار به اردبیل . کوه...
سعادت لو. [ س َ دَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. دارای 781 تن سکنه و آب آن از چشمه و رودخانه است محصول آن ...
مشهدی لو. [ م َ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایرا...
مصطفی لو. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 54هزارگزی قیدار با 154 تن جمعیت . آب آن از ق...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۵ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.