فخرالدین اوحد مستوفی سبزواری
نویسه گردانی:
FḴRʼLDYN ʼWḤD MSTWFY SBZWʼRY
فخرالدین اوحد مستوفی سبزواری (۷۸۷ – ۸۶۸ ه.ق) شاعر، منجم، خوشنویس اهل سبزوار در دورهٔ تیموریان بود. از خاندان مستوفیان سبزوار و از اعقاب سربداران بود.[۱] همعصر سلطان حسین بایقرا و علیشیر نوایی بود و اشعاری در مدح آن دو سرود، اما بیشتر اشعارش در منقبت ائمهٔ شیعه است.[۲] شعر زیر در مدح علی بن موسیالرضا از اوست:[۳] علّام علم دین علی بن موسیالرضا خضر سکندر آئین و شاه فلک جناب با وجود ثروت و مکنت، زندگی درویشانه اختیار کرد و تا آخر عمر مجرد باقی ماند. نسبت به زنان بیمیل بود و این شعر از اوست:[۴] وصلِ زن هر چند باشد پیشِ مردِ کامجوی روح و راحت را کفیل و عیش و عشرت را ضمان لیک با او شمعِ صحبت درنمیگیرد از آنک من سخن از آسمان میگویم او از ریسمان اوحد مستوفی دیوانی مشتمل بر قصاید و غزلیات از خود بر جای گذاشت[۵] که امروزه جز دو بیت و یک قصیده اثری از آن در دست نیست. به نوشتهٔ دولتشاه سمرقندی، اوحد سبزواری کتابخانهای با بیش از هزار کتاب داشت و بسیاری را خود حاشیهنویسی کرده بود.[۶] به عقیدهٔ شکوفه قبادی، مصحح منظومهٔ عاشقانهٔ جمال و جلال، اوحدی مستوفی ممدوح محمد نزلآبادی، سرایندهٔ مثنوی، بودهاست.[۶] منابع گراوند، مجتبی؛ نظری، داریوش؛ فرستاده، راضیه. «مقاله بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان در شهرهای خراسان دوره تیموری». پژوهش نامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی. ۸ (۱). «اوحد سبزواری، فخرالدین (سبزوار ۷۸۷–۸۶۸ق)». ویکیجو؛ دانشنامه آزاد پارسی. دریافتشده در ۱۱ فروردین ۱۴۰۰. عابدینپورجوشقانی، وحید؛ سمائیدستجردی، معصومه (۱۳۹۶). «درونمایههای شیعی در هنر عصر تیموری با تأکید بر خط و خوش-نویسی». پژوهشهای تاریخی ایران و اسلام (۲۱): ۱۶۳–۱۸۴. مهدی یساولی (۲۳ مرداد ۱۳۹۶). «اجاق سرد ایران». ش. ۱۱۹۷. روزنامه شهروند. «اوحد سبزواری». موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی. دریافتشده در ۱۱ فروردین ۱۴۰۰. پورجوادی، نصرالله (۱۳۸۳). «نقد و بررسی: مثنوی جمال و جلال و سراینده آن». آینه میراث (۲۴): ۸۱–۹۱. ردهها: زادگان ۷۸۷ (قمری)درگذشتگان ۸۶۸ (قمری)اهالی سبزوارشاعران فارسیزبان شاعران اهل سبزواراخترشناسان اهل سبزوار این صفحه آخرینبار در ۲۶ مهٔ ۲۰۲۱ ساعت ۰۸:۱۴ ویرایش شدهاست.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.