اجازه ویرایش برای همه اعضا

انگور

نویسه گردانی: ʼNGWR
انگور در سنسکریت انکوره ankura و از دو بخش ساخته شده است: انچ anc (کمانی، خمیده؛ چون شاخه های درخت انگور راست نیستند) و اوره ura (سینه) انگور یعنی شاخه های خمیده ای که روی سینه ی خاک می خزند. فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
انگور. [ اَ ] (اِ) ۞ میوه ٔ رز. میوه ٔ مو. این میوه بصورت یک خوشه ٔ مرکب از دانه هاست که هریک را حبه یا دانه ٔ انگور گویند و آنها بشکل کروی...
درخت انگور که درخت مو، تاک و رز نیز نامیده می‌شود درختچه‌ای است بالا رونده که از دیوار و درختان مجاور بالا می‌رود. ساقه آن گره‌دار و دارای برگهای متنا...
سگ انگور. [ س َ اَ ] (اِ مرکب ) سگنگور. گیاهی است ۞ علفی و یکساله از تیره ٔ بادنجانیان که در حقیقت یکی از گونه های تاجریزی محسوب میشود. ...
حرث انگور. املاءِ ناصحیح « هرس انگور » (رجوع شود به هرس کردن). مثال: "در این دوره آموزشی، کارشناس ارشد باغبانی سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلو...
آب انگور. [ ب ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شراب . باده : آب انگور بیارید که آبان ماهست آب انگور خزانی را خوردن گاهست . منوچهری .ای یارِ سر...
خون انگور. [ ن ِ اَ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب : تو بقلب لشکر اندر خون انگوران بدست ساقیان بر میسره خنیاگران بر میمنه .منوچهری ...
انگور کولی . [ اَ رِ ک َ ] (اِ مرکب ) کشمش کولی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به کشمش کولی شود.
انگور آزوج . [ ] (اِخ ) دهی از بخش معلم کلایه شهرستان قزوین است که 323 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و بن شن است . (ا...
انگور شغال . [ اَ ش ُ ] (اِ مرکب )عنب الثعلب . صاحب تحفه عنب الثعلب را سگ انگور آورده . و رجوع به عنب الثعلب و سگ انگور و انگورک توره شود.
شاخ انگور. [ خ ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام دارویی است . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || شمراخ . (دهار).
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.