اجازه ویرایش برای همه اعضا

مفهوم

نویسه گردانی: MFHWM
مفهوم: ویژگی های مشترکی که روی هم سازنده ی معنی چیزی است؛ مانند: جسم نامی، ناطق و حساس که روی هم معنی انسان را می دهد. (مبانی فلسفه، دکتر علی اکبر سیاسی 1356 چاپ وزارت آموزش و پرورش) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: غرباک qarbAk (سغدی)، نیسکر niskar (سغدی: nishkart). معنی: آن چه روشن کننده ی چیزی است؛ ایده یا ایده های درک شدنی که نمایانگر یک یا چند نشانه است [برای اسم ذات]. ایده ی قابل فهمی که یک موضوع فکری را می توان برای توضیح و توجیه وجود آن، به آن مرتبط کرد [برای اسم معنی]. ایده ایی درک شدنی که با آن یک موضوع فکری می تواند وجود خود را نمایان سازد یا توجیه شود. (https://www.cnrtl.fr/definition) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پترن patern (سغدی)، واتا vAtA (کردی).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
مفهوم . [ م َ ] (ع ص ، اِ) دانسته شده . به دل دریافته شده . (از آنندراج ). دانسته .دریافت شده . (از ناظم الاطباء). دریافته . شناخته شده . دانسته ...
برداشتی در راستای معنی یک جمله. مانند: آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد. مفهوم: کسی از دزد می ترسد که کالای با ارزش دارد. مفهوم موافق: پس کسی هم که مق...
برداشتی بر عکس معنی یک جمله. مانند: ما ز یاران چشم یاری داشتیم. جمله مثبت است؛ ولی برداشتی که از آن می شود مخالف معنی ظاهری است که خود حافظ آن را در م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.