اجازه ویرایش برای همه اعضا

یخ خواب

نویسه گردانی: YḴ ḴWAB
یخ. خواب. (یَ خا) (ص فا.). آنچه در یخ خوابانند بهر حفاظت طولانی تر. ماهی را یخ خواب کردن. درون یخ ریزه خواباندن، بهر ماندگاری بیشتر در برابر گرما. انگلیسی: ice
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.