اجازه ویرایش برای همه اعضا

اریکه

نویسه گردانی: ʼRYKH
اریکه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: پَروانگاس parvAngAs (پهلوی).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اریکه . [ اَ ک َ ] (ع اِ) تخت که در خانه ٔ عروس یعنی حجله نهند. ۞ || هرچه که بر آن تکیه زنند و بنشینند از تخت و منصه و فراش . مسند. ||...
اریکه . [ اُ رَ ک َ ] (اِخ ) یکی از دو کوه ((اریکتان )). اصمعی گوید اریکه آبی است بنی کعب بن عبداﷲبن ابی بکر را قرب عفلان . و ابوزیاد گوید از...
ارایک - تخت ها
اریکه نشین .[ اَ ک َ / ک ِ ن ِ ] (نف مرکب ) تخت نشین . (آنندراج ).
عریکة. [ ع َ ک َ ] (ع اِ) کوهان یا باقی مانده ٔ آن . (منتهی الارب ). کوهان شتر. (غیاث اللغات ). سنام . (اقرب الموارد). سنام بعیر است ، یعنی کو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.