قطر
نویسه گردانی:
QṬR
قطر. [ ق ُ ] (ع اِ). ضخامت، ستبری، کلفتی. ۱. خطی که دو رٲس غیر مجاور یک چندضلعی را به هم وصل میکند. ۲. خطی که از وسط دایره میگذرد و آن را به دو نیم تقسیم میکند. ۳. کلفتی؛ ضخامت. ۴. جانب؛ کرانه. ۵. اقلیم؛ ناحیه. مترادف ۱. پهنا، ستبرا، ضخامت، کلفتی ۲. خطه، سرزمین، ناحیه ۳. کرانه برابر پارسی کرانه انگلیسی: thickness
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
قتر. [ ق َ ت َ ] (ع مص ) بخور کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). قتر قتراً. (منتهی الارب ). || بلند گردیدن و منتشر شدن بو. (منته...