اجازه ویرایش برای همه اعضا

غصه

نویسه گردانی: ḠṢH
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: فرم faram، موژ muž، گرم gorm، تاسا tāsā، اندوه anduh (دری) اراز erāz (لکی) اغدا aqdā (خراسانی: aqda)*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
قصه گویی . [ ق ِص ْ ص َ / ص ِ ] (حامص مرکب ) داستانسرایی . حدیث گویی . رجوع به قصه خوان شود.
رجوع شود به حمزه آذرک شاری
قصه خوان . [ ق ِص ْ ص َ / ص ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) قصه خواننده . گوینده ٔ داستان . قاص : چه گوید کس از خوبی قصه خوان که درملک خوبی است صاحبق...
قصه گفتن . [ ق ِص ْ ص َ / ص ِگ ُ ت َ ] (مص مرکب ) حکایت گفتن . داستانسرائی کردن .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قصه کوتاه . [ ق ِص ْ ص َ/ ص ِ ] (شبه جمله ) قصه کوته . القصه . (آنندراج ). معالقصه . الحاصل . (آنندراج ). خلاصه . مخلص . مخلص کلام . باری .سخن مخت...
قصه دراز کردن . [ ق ِص ْ ص َ / ص ِ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از پرگوئی و بسیار گفتن سخنان بی فایده و بی ماحصل باشد. (برهان ) (انجمن آرای ن...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.