آن که
نویسه گردانی:
ʼAN KH
آن که و آنکه: ترکیب [ آن که] اگر به معنی آن کسی که باشد، مانند: آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم .. حافظ؛ آن از که جدا نوشته می شود؛ ولی اگر به معنی آن کسی که نباشد، روی هم نوشته می شود. مانند: برای آنکه تو را ببینم، خود را ندیدم.*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
آنکه . [ ک ِ ] (ضمیر + حرف ربط) از موصولات ، به معنی آن کس که . کسی که . هر کس که . بجای الذی و الّتی عرب : آنکه نشک آفرید و سرو سهی آنکه ...
انکح . [ اَ ک َ ] (ع ص ) آنکه بیشتر اوقات مشغول به جماع کردن باشد. (ناظم الاطباء).- امثال : انکح من ابن الغز . انکح من اعمی . انکح من ...
از آنکه . [ اَ ک ِ ] (حرف ربط مرکب ) زیرا که . بجهت آنکه . بعلت آنکه : و این بیابان را بیابان کرکسکوه خوانند از آنکه یکی کوهی است خرد اند...
بی آنکه . [ ک ِ ] (حرف ربط مرکب ) بدون : ماه سه شبه از بر گردن بنگارنداز غالیه بی آنکه همی غالیه دارند. منوچهری .تا مقرر گردد که بی آنکه خون...
اولون انکه . [ ] (اِخ ) زوجه ٔ بیسوکا بهادر مادر چنگیزخان مغول . رجوع به تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 16 شود.
به کسر الف و ک. صدای اهن اهن بیمار در گویش کازرونی(ع.ش)
ساریق آنکه . [ ] (اِخ ) از سرکردگان مغول در قرن نهم است . رجوع به ذیل جامع التواریخ حافظ ابرو ص 239 و 240 شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این یک مثل است که بیشتر در شیراز مورد استفاده قرار می‌گیرد و در مواقعی که شخصی از شخص دیگری انتقاد می‌کند و یا نظر مخالف با گوینده ارائه می‌دهد و یا ا...