اجازه ویرایش برای همه اعضا

هیراد

نویسه گردانی: HYRʼD
این نام در پارسی باستان: hiryād (سرمایه ماندگار) و نام یکی از سربازان کوروش در نبرد ساردس بوده برد است. به نوشته ی هرودوت: در چهاردهمین روز محاصره ی شهر آکروپلیس، کوروش جارچیانی به سراسر میدان های نبرد فرستاد تا بگویند هر کس راهی به درون ارگ شهر آکروپلیس بیابد، پاداش خوبی خواهد گرفت. یکی از سربازان سپاه کوروش به نام هیریاد از قبیله ی مارد mārd (از سغدیان که در فرارود زندگی می کردند) کوشید تا از راه سخت گذری که صخره ای بود راهی پیدا کند. در آن بخش از شهر، صخره ای بود که به خاطر سخت گذر بودنش نگهبانان را از آن برداشته و به جای دیگر فرستاده بودند و می پنداشتند هیچ کس نمی تواند از آن جا رخنه کند؛ ولی یک روز پیش از بردن نگهبانان، هورئید دیده بود که یکی از سربازان سپاه لیدیا کلاهش از صخره پایین افتاده بود و او از راهی پایین آمده و آن را برداشته و بالا رفته بود. هورئید نیز از همان جا بالا رفت و به دیگر سربازان هم گفت از آن جا بیایند و دژ سادس را گرفتند. (تاریخ هرودوت، ص 51)*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هیراد. (اِ) خود را به مردم تازه روی و خوشحال وانمودن و به عربی بشیر خوانند. (آنندراج ) (برهان ).
رادمرد کسی که راه او راستیست اشاره دارد به بارزترین صفات انسانی در مردان که نمود تندرستی و تنومندی رادمردیست خداجو که روحی پاک و کرداری نیک دارد همچنا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.