استاد
نویسه گردانی:
ʼSTAD
این واژه در اوستایی: ائیویشتی aiviŝti (کسی که به آرزوی والای خود که فراگیری دانش بسیار است رسیده و خواهان آن برای دیگران است)؛ و از دو بخش ساخته شده است: ائیوی (والا، بالا، فوق، صدر) و ایشتی (به هدف ـ آرزو ـ خواسته ـ مراد خود رسیده، دارا، غنی، بی نیاز)؛ و ایش به معنی آرزو کردن - خواهان چیزی بودن است. در مانوی و پهلوی: اَوِستاد avestād با همان معنی اوستایی.*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
بر استاد کردن . [ ب َ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درست کردن . درست آمدن . (فرهنگ فارسی معین ) : ما را هرچه اندیشه میکنیم بر استاد نمیکند که ده هز...
چم استاد حسین . [ چ َ م ِ اُ ح ُس َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از مزارع قریه ٔ طایقان قم است که در کنار علیای رودخانه ٔ این ش...
استاد اسفراینی . [ اُ دِ اِ ف َ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به ابواسحاق (ابراهیم بن محمدبن ابراهیم بن مهران ) اسفراینی شود.
مسجد استاد شاگرد. [ م َ ج ِ دِ اُ گ ِ ] (اِخ ) از بناهای قرن نهم شهر تبریز و فعلاً مخروبه است . رجوع به «جامع تبریز» در ردیف خود و جغرافیای سیا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.