سلیس
نویسه گردانی:
SLYS
این واژه در فرهنگ های عربی نیست و از برساخته های ایرانیان از مصدر سَلُسَ و سَلِسَ به معنی رام و سر به راه بودن است. سلس له بحقه (حقش را به آسانی به او رسانید)؛ السلس با تشدید سین نخست، یعنی روان شدن ادرار بی اختیار. (فرهنگ عربی - فارسی لاروس) سلیس به معنی روان بودن نوشته ای در خواندن است؛ یعنی واژه های دشوار از نظر خواندن (و نه درک) ندارد. واژه هایی ندارد که خواننده نداند آنها را چگونه بخواند مانند درد کش که دُرد کش نیز خوانده می شود. همتای پارسی این واژه: اویا uyā (اوستایی). فصیح: نوشته ای که فهمیدنش آسان است (اگر چه واژه های دشوار از نظر خواندن در آن باشد) بلیغ: گفتاری که برای همگان است (نه گروه ویژه ای مانند شاعران، نویسندگان، استادان، دانشجویان و...) و می تواند شنوندگان را هم از نظر زیبایی سخن و هم گیرایی با گزینش بهترین و موثرترین واژه ها و نیز آهنگ سخن و هم درک خرسند سازد. سلیس: نوشته ای که خواندنش آسان باشد. فصیح: نوشته ای که فهمیدنش آسان باشد اگر چه خواندنش سخت باشد. بلیغ: سخنی که فهمیدنش برای همگان آسان باشد. فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سلیس . [ س َ ] (معرب ، اِ) لاتینی «سیلیس ، سیلیسیوم » ۞ . سیلیس ۞ . دزی «سلیس » را با تردیدی نقل و آنرا (نام گیاهی ) ترجمه کرده و نوعی از (...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ثلیث . [ ث ُل ْ ل َ ] (اِخ ) محلی است برراه طی بطرف شام . (مراصد الاطلاع ).
ثلیث . [ ث َ ] (ع اِ) سه یک . این وزن در اعداد دیگر هست چون نصیف و سبیع و ثمین ، و ابوزید خمیس و ثلیث را منکر شده است .