کوس
نویسه گردانی:
KWS
کوس kus (و نه kos): این واژه در سنسکریت کوص kuś فعلی به معنی گفتن، داد زدن است؛ (Émile Burnouf. Dictionnaire classique sanscrit-français. Paris: 1866.) و این که در پارسی کوس رسوایی گفته می شود، از همین روست؛ بعدها این واژه در پارسی حالت نام به خود گرفت و به معنی شَندَف (طبل) یا دهل به کار رفت؛ ولی کس kos که به مادگی جانداران گفته می شود، در سنسکریت یا از واژه ی کسله kosala به معنی شکاف است که امروزه گسل گفته می شود یا از کس kos که فعل سببی از کوس kus (درآغوش گرفتن، بغل کردن) به معنی به در آغوش گرفتن برانگیختن می باشد که در پارسی به صورت نام به کار رفته یعنی چیزی که باعث بغل کردن ماده می شود؛ ولی چون تنها آدمی است که بغل می کند، پس می توان گفت که کس از همان کسله به معنی شکاف گرفته شده است. در واژه های پارتی و سغدی کُس به معنی کنج، گوشه، کنار، مرز؛ محله، منطقه، ناحیه می باشد که در پهلوی کُست آمده است.*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دلالت بر این دارد ک شخص مورد لطف واقع شده حرام زاده میباشد یعنی پدر شخض دارای آلت تناسلی زنانه میباشد و یعنی عملیات لقاح با شخص دیگری انجام شده است
کوس وار. (ص مرکب ، ق مرکب ) مانند کوس . چون کوس . همچون طبل پرباد : قوس قزح قوس وار عالم فردوس وارکبک دری کوس وار کرده گلو پر ز باد.منوچهری...
کوس کوب . (نف مرکب ) کوس کوبنده . آنکه طبل زند : گه علمداران پیش تو علم بازکنندکوس کوبان تو از کوس برآرند آواز.فرخی .
پیش کوس . (اِ مرکب ) گمان میکنم در بیت ذیل بمعنی مقدمه ٔ سپاه باشد، پیش صف ؟ یا پیش حمله ؟ (یادداشت بخط مؤلف ) ۞ : نگهبان ایشان همی بود ...
کوس زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) کوس فروکوفتن . (فرهنگ فارسی معین ). آواز برآوردن از کوس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کوس نواختن . طبل کوفتن...
کوس صبح . [ س ِ ص ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شور و غوغای جانداران . (آنندراج ). || آواز صبح . || نوبت آخر شب . (ناظم الاطباء).
نهره کوس . [ ن َ رِ ] (اِ مرکب ) چوب شیرزنه . (ناظم الاطباء).
کوس کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) لرزیدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : که کوه گران از هیبت آن شاه کوس می کردو فتح و ظفرش به هر حرکت ...
کوس بستن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) خود را گرد کردن جستن را چنانکه شیر و ببر و پلنگ و گربه و مانند آن . ابتدای حمله ٔ ددگان چون شیر وببر و پلن...
ارمنی کوس . [ اَ م ِ ] (اِخ ) ۞ کاسّیوس رومی پس از فتح تیسفون و نواحی اطراف بطرف زاگرس راند و قسمتی از ماد را تسخیر کرد(بزمان بلاش سوم ا...