ذات
نویسه گردانی:
ḎʼT
این واژه در سنسکریت دهاتو dhātu (پایه، عنصر، عنصر اولیه، جوهر، ماده ی نخستین) و در اوستایی ذاته żāta بوده است با همان معنی سنسکریت؛ و واژه های: نیذاته niżāta (نژاد، نهاد، سرشت، فطرت، خوی، اخلاق، خُلق، ذات، گوهر. رفتار، کردار، کنش، فعل، عمل، اقدام) هوذاته hu-żāta (نیکوسرشت، خوش ذات) اهوره ذاته ahurażāta (دارای سرشت اهورایی، دارای ذات خدایی) و چندین واژه ی دیگر به خوبی نشان می دهد که ذات پارسی است.***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۹ ثانیه
غزوه ٔ ذات الرقاع . [ غ َزْ وَ ی ِ تِرْ رِ ] (اِخ ) رجوع به ذات الرقاع شود.
ذات الحجب والنخاع . [ تُل ْ ح ُ ج ُ ب ِ وَن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) بیماری التهاب حجاب ریه و قلب با نخاع ۞ .
غزوه ٔ ذات السلاسل . [ غ َزْ وَ ی ِ تِس ْ س َ س ِ ] (اِخ ) یا ذات السلسل . رسول خدا عمروبن عاص را به «بلی ّ» و «عُذره » فرستاد تا مردم را به اسل...
اصطرلاب ذات الحلق . [ اُ طُ ب ِ تُل ْ ح ِ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اصطرلاب الکری . نوعی از اصطرلاب است . رجوع به ذات الحلق و اصطرلاب الکری...
ذات الرحم و الصفاق . [ تُرْ رَ ح ِ م ِ وَص ْ ص ِ ] (ع اِ مرکب ) بیماری التهاب رحم و صفاق . ۞
ذات الرحم و الورید. [ ت ُ رْ رَ ح ِ م ِ وَل ْ وَ ] (ع اِ مرکب ) بیماری التهاب رحم و اورده .
ذات الصلبیة والمشیمة. [ تُص ْ ص ُ بی ی َ ت ِ وَل ْ م َ م َ ] (ع اِ مرکب ) ۞ رَمش که شامل دو پرده ٔ صلبیه و مشیمیه شود.
ذات الجنب دیافرغمائی . [ تُل ْ جَم ْ ب ِ دَ ف َ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) التهاب دیافرغما ۞ .
ذعت . [ ذَ ] (ع مص ) خَوَه کردن . (تاج المصادر بیهقی ). خفه کردن . خَبَه کردن . سخت خبه کردن کسی را. (منتهی الارب ). || مالیدن در خاک کس...
همان ذات است که در پارسی قدیم موجود بوده...