اصیل
نویسه گردانی:
ʼṢYL
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ریشه دار، نیک نژاد (دری) راسن rāsen (کردی: rasen) ژیال žeyāl (خراسانی: seyāl)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عسیل . [ ع َ] (ع ص ، اِ) مرد سخت زننده ٔ سبک دست . (منتهی الارب ). عَسِل . و رجوع به عَسِل شود. || جاروب عطار. (منتهی الارب ). جاروب عطار که...
عسیل . [ ع ُ س َ ] (اِخ ) ابن عقبةبن صمعةبن عاصم بن مالک بن قیس بن مالک سامی . از اجداد جاهلی است و بطنی از سامةبن لؤی را بنام عسیلی تش...
ام عثیل . [ اُم ْ م ِ ع ِ ی َ ] (ع اِ مرکب ) کفتار ماده . (منتهی الارب ). و رجوع به ام عنثل و ام خیثل شود.