اجازه ویرایش برای همه اعضا

مشهور

نویسه گردانی: MŠHWR
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: نامیک nāmik (پهلوی) نامچیک nāmcik (سغدی)، نامی nāmi، نامگین nāmgin (پارتی: nāmgen)، نامدار nāmdār، سرشناس sarŝenās، پرآوازه porãvāze (دری)، روشناس ruŝenās، خنیده xanide (دری)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
مشهور. [ م َ ] (ع ص ) معروف . ج ، مشاهیر. (مهذب الاسماء). شناخته . (دهار). شهیر. (منتهی الارب ). معروف . جای مذکورو بزرگ و نام آور. ج ، مشاهیر. (ن...
خبر مشهور. [ خ َ ب َ رِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبری است که بحد تواتر نرسد و در کفر منکرش اختلاف است ۞ و اصح کفر او است .
غلط مشهور. [ غ َ ل َ طِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غلط عام . غلط مصطلح . رجوع به غلط عام شود.
حدیث مشهور. [ ح َ ث ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از سیزده قسم حدیث های صحیح و حسن . (کشاف اصطلاحات الفنون از خلاصة الخلاصة).
ابو منصور محمد بن احمد توسی (پس از ۳۲۰ – میان ۳۶۷ تا ۳۶۹ هجری قمری) مشهور به دقیقی، شاعر فارسی‌زبان در دورهٔ سامانیان بود. او از نخستین کسانی بود که پ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.