متانت
نویسه گردانی:
MTANT
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: نمریاک namryāk (سغدی) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
متانت . [ م َ ن َ ] ۞ (ع اِمص ) استواری و محکمی . (غیاث ). پایداری و برقراری و ثبات قدم و استحکام . (ناظم الاطباء) : ای عزم تو بادی که در...
متعنت .[ م ُ ت َ ع َن ْ ن ِ ] (ع ص ) طلبکارخواری کسی . یقال جأه ُ متعنتاً؛ ای طالباً زلته ُ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سهو و خطای کسی ...
متعنت . [ م ُ ت َ ع َن ْ ن َ ] (ع ص ) کسی که در خواری و ذلت درآمده باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تعنت شود.