تقاص
نویسه گردانی:
TQAṢ
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: تاوان (دری) تزیش toziŝ (مانوی: toziŝn) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
تقاص .[ ت َ قاص ص ] (ع مص ) قصاص از یکدیگر بستدن . (زوزنی ).قصاص از یکدیگر گرفتن . یقال : تقاص القوم ، اذا قاص کل واحد منهم صاحبه فی الحساب ...
تقعس . [ ت َ ق َع ْ ع ُ ] (ع مص ) برجای ماندن چهارپا و از جای خود نشدن . (از اقرب الموارد).
طغاث . [ طَ ] (اِخ ) نام یکی از نیاکان سامانیان . رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 316 شود.