جیهون
نویسه گردانی:
JYHWN
(جیحون): این نام در سنسکریت: jihān (جای زایش و رها سازی) که واژه ی جهان نیز از همین واژه ساخته شده است؛ و همان گونه که در پارسی خانه را خونه گویند، جیهان را نیز جیهون گفته اند. (فرهنگ سنسکریت - انگلیسی مونیر ویلیامز چاپ 1964) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
جیهون . [ ج َ ] (اِخ ) جیحون . نام رود معروف در ترکستان ، آنرا بفارسی آمودریا و در زمان قدیمتر وخشاب میگفتند که به یونانی همین کلمه ٔ ایرانی ...
(جیهون): این نام در سنسکریت: jihān (جای زایش و رها سازی) که واژه ی جهان نیز از همین واژه ساخته شده است؛ و همان گونه که در پارسی خانه را خونه گویند، جی...
جیحون . [ ج َ / ج ِ ] (اِ) رود. رودخانه . (فرهنگ فارسی معین ).
جیحون . [ ج َ ] (اِخ ) جیحان . جاحان . جهان . رودی است در شام . رجوع به جیحان شود.
جیحون . [ ج َ ] (اِخ ) ۞ نهر بلخ که بخوارزم منتهی میشود. (منتهی الارب ). آمویه . آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ . (آنندراج )....
جیحون . [ ج َ ] (اِخ ) رودی به آسیای صغیر و نام باستانی آن پیراموس ۞ است و این غیر جیحون آسیاست . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
جیحون . [ ج َ ] (اِخ ) آقای محمد یزدی تاج الشعرا، از شعرای مشهور است . او راست : مرا ترکی است مشکین موی و نسرین بوی و سیمین برسهالب مشتری غبغ...