متحجر
نویسه گردانی:
MTḤJR
motahajjer: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: واپسگرا، کهنه پرست (دری) پخانشو paxānŝu (سغدی: paxŝānŝ با پسوند صفت ساز او) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
متحجر. [ م ُ ت َ ح َج ْ ج ِ ] (ع ص ) سخت گردیده . (از آنندراج ). صلب و سخت گشته مانند سنگ . (ناظم الاطباء). || حجر سازنده . (آنندراج ). || ت...
این واژه تازى (اربى) است و برابرهاى پارسى آن چنینند: سنگمن Sangman (پارسى-پیشنهادى: سنگ اندیش، متحجر) ، سنگ-اندیشSangandish (پارسى-پیشنهادى: متحجر) ، ...
متهجر. [ م ُ ت َ هََ ج ْ ج ِ ] (ع ص ) به مهاجران ماننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مانا به مهاجران یعنی آنان که از وط...