بزن بچاک بچاک زدن
نویسه گردانی:
BZN BCAK BCAK ZDN
بزن بچاک. دور شو، گم شو. بگریز، جیم شو. اصطلاح -به چاک زدن؛ به چاک جعده زدن ( عامیانه) بی سروصدا / پنهانی فرار کردن؛ گم وگور شدن مثال: اگه دیدی هوا پسه، بزن به چاک و پشت سرتم نگاه نکن. بچاک زدن ؛ در اصطلاح عامه ، رفتن . بشتاب رفتن . فرار کردن . گریختن مؤلف فرهنگ نظام نویسد: «چون زبان ری قدیم و مازندران نزدیک بهم بوده از این لفظ (لفظ چاک که بنا بنوشته ٔ مؤلف در زبان ولایتی مازندران دو طرف رودخانه معنی میدهد) در فارسی طهران یک مثل مانده [ زد بچاک ] یعنی خود را بچاک رودخانه زد و غایب شد» دهخدا.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.