 
        
            فلان و بهمان
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        FLAN W BHMAN
    
							
    
								
        - فلان و بهمان ؛ فلان و بهمدان . فلان کس و فلان کس . فلان و بیسار. (فرهنگ فارسی معین ) : فلان و بهمان گویی که توبه یافته اند چه مانع است مرا، من فلان و بهمانم . سوزنی . - فلان و بهمدان ؛ فلان و بهمان . (فرهنگ فارسی معین ). - فلان و بیسار ؛ فلان و باستار. فلان و بهمان . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کلمات بهمان ، بهمدان ، باستار و بیسار شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.