مجبور
نویسه گردانی:
MJBWR
همتای پارسی این واژه ی عربی که هم بخش آن نیز باشد، این است: آسیت āsit (اوستایی آس: وادار کردن با پسوند مفعولی پهلوی یت) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مجبور. [ م َ ] (ع ص ) به زور بر کاری داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ). آن که به ستم و قهر وی رابر کاری دارند و آن که به کراهت کاری کند. (...
مجبور کردن . [ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ناگزیر کردن . داشتن به ... واداشتن به . به ستم داشتن بر کاری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).